خبرگزاری موج گزارش می دهد؛
۳ هدف محوری سفر وزیر خارجه آمریکا به اراضی اشغالی چه بود؟
«برخی منابع آگاه به این نکته اشاره کرده اند که "آنتونی بلینکن" در جریان سفر خود به اراضی اشغالی، بار دیگر اولتیماتوم ضرورت خاتمه دادن به جنگ غزه از سوی ارتش اسرائیل و معطوف شدن به عملیات های هدفمند علیه مقاومت فلسطین را تکرار کرده است. دستورکاری که برای آمریکا هزینه های کمتری را به همراه دارد.»
"آنتونی بلینکن" وزیر خارجه آمریکا به تازگی به فلسطین اشغالی سفر کرده است. بلینکن از زمان آغاز جنگ غزه ، پنجمین سفر خود را به فلسطین اشغالی انجام می دهد. سفرهایی که به زعم بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران مسائل راهبردی، از اهمیت فراوانی برخوردارند و البته که بروندادهای خاص خود را نیز دارند.
در این راستا، در پیِ جدیدترین سفر آنتونی بلینکن به اراضی اشغالی و دیدار با مقام های ارشد رژیم اشغالگر قدس، بسیاری از ناظران و تحلیلگران، با توجه به تحولات میدانی جدید در جنگ غزه، به طور خاص نسبت به طرح این پرسش اقدام می کنند که اهداف این سفر عمدتا معطوف به چه موضوعاتی بوده است؟ به نظر می رسد در پاسخ به این پرسش، می توان به ۳ نکته مهم اشاره کرد.
اولا، روند تحولات میدانی جنگ غزه به هیچ عنوان مطلوب صهیونیست ها نیست. آمریکایی ها پیشتر نیز بر اساس آنچه منابع خبری و آگاه گزارش داده بودند، به دولت نتانیاهو و ارتش اسرائیل تاکید کرده بودند که بهتر است هر چه سریعتر حمله نظامی خود به نوار غزه را به سرانجام برسانند. با این حال، اکنون بیش از سه ماه از آغاز جنگ غزه گذشته است و صهیونیست ها به هیچکدام از اهداف اعلامی خود در این جنگ نرسیده اند.
در واقع، نه حماس نابود شده، نه اسرای اسرائیلی در دستِ حماس آزاد شده اند و نه روند شلیک موشک های حماس به اراضی اشغالی متوقف شده است. مسائلی که همه و همه حامل پالس های معناداری هم برای اسرائیل و هم البته آمریکا هستند. از این رو، برخی منابع آگاه به این نکته اشاره کرده اند که آنتونی بلینکن در جریان سفر خود به اراضی اشغالی، بار دیگر اولتیماتوم ضرورت خاتمه دادن به جنگ غزه از سوی ارتش اسرائیل(به دلیل پرهزینه شدنِ این جنگ برای آمریکا) و معطوف شدن به عملیات های هدفمند علیه مقاومت فلسطین را تکرار کرده اند.
دلیل این موضوع نیز کاملا روشن است: زیرا تداوم پروژه نسل کشی مردم غزه از سوی صهیونیست ها، سطح انتقادات از دولت بایدن را به نحو بی سابقه ای افزایش خواهد داد و این مساله در سال 2024 که دولت بایدن با انتخابات سرنوشت سازِ ریاست جمهوری در آمریکا مواجه است، با دردسرهای جدی همراه است و می تواند بر شانس های انتخاباتی بایدن اثرگذاری کاملا منفی را داشته باشد.
دوم اینکه به نظر می رسد بلینکن در جریان رایزنی های خود با مقام های صهیونیست، به نوعی به آن ها هشدار داده که به دنبال توسعه جنگ غزه به لبنان نیز نباشند. زیرا آغاز یکچنین جنگی می تواند جرقه یک جنگ فراگیر منطقه ای را بزند. در این میان، توان رزمی و موشکی حزب الله لبنان، می تواند بسیاری از معادلات راهبردی را تغییر دهد.
اهمیت این دستورکار بلینکن در جریان سفر اخیرش به اراضی اشغالی به این دلیل است که اسرائیل مایل به تحقق این پروژه جهت ایجاد فضای تنفس برای خود به واسطه کشاندن پایِ قدرت های غربی به معرکه یک جنگ فراگیر در سطح منطقه است، اما این دسته از قدرت ها به هیچ عنوان یکچنین جنگی را در وضعیت پیچیده کنونی، در راستای منافع خود نمی بینند. از این رو، بلینکن به واسطه رایزنی های خود به نوعی سعی در پیشگیری از تحقق این سناریو نیز داشته است.
و در نهایت سوم اینکه بخشی از سفر اخیر وزیر خارجه آمریکا به اراضی اشغالی نیز معطوف به بحث گذاشتن آخرین روند تحولات در میدان های جنگ غزه و مسائل منطقه ای، بررسی وضعیت کنونی و همچنین چشماندازهای آتی بوده است. از ابتدای جنگ غزه، بسیاری از تحلیلگران به صراحت به این نکته اشاره داشتند که این ایالات متحده آمریکا است که صحنه گردان اصلی تحرکات صهیونیست ها است و اساسا اگر آمریکا نبود، صهیونیست ها قادر نبودند به این زودی ها از شوک عملیات هفتم اکتبر خارج شوند.
از این رو، انتظار می رود که در جریان سفر اخیر وزیر خارجه آمریکا به اراضی اشغالی، داده های اطلاعاتی و راهبردی میان دو طرف به بحث گذاشته شده باشد و در عین حال، در مورد راهبردهای آتی به ویژه در حوزه انجام اقدامات تروریستی و ترورهای هدفمند علیه چهره های کلیدی مقاومت، بحث و تبادل نظر شده باشد. معادله ای که در صورت تحقق، هم برای آمریکا کم هزینه است و هم برای اسرائیل می تواند دستاوردساز باشد و تا حدی بر شکست های آن در میدان های جنگ غزه سرپوش بگذارد.
ارسال نظر