خبرگزاری موج گزارش میدهد؛
رمزگشایی از شکستی بزرگ برای "دونالد ترامپ"
«دستگاه قضایی آمریکا بهتازگی در حکمی معنادار، دونالد ترامپ را در پرونده پرداخت رشوه به یک پورناستار آمریکایی در ۳۴ مورد مجرم شناخته و محکوم کرده است.»
، بهتازگی حکم دستگاه قضایی آمریکا درباره پرونده پرداخت حقالسکوت از سوی "دونالد ترامپ" رئیسجمهور اسبق آمریکا به "استورمی دنیلز" بازیگر فیلمهای مستهجن آمریکایی صادر شده است. ترامپ طی ماههای اخیر در یک فرآیند فشرده قضایی متهم شده بود که در بحبوحه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۶ آمریکا، با استورمی دنیلز، پورناستار آمریکایی رابطه نامشروع داشته و برای لاپوشانی آن و حفظ شانس انتخاباتی خود، به او حقالسکوت پرداخته است.
رویدادی که از نگاه مقامهای قضایی آمریکا، اگر انجام نمیشد و واقعیتها در زمان خود افشا میشدند، میتوانست تاثیر مستقیم بر رأی و نظر مردم آمریکا بگذارد و حتی مانع از پیروزی ترامپ در انتخابات سال ۲۰۱۶ آمریکا شود. با این همه، دستگاه قضایی آمریکا ترامپ را در ۳۴ مورد مجرم شناخته و محکوم کرده است. موضوعی که بلافاصله با واکنش تند ترامپ روبهرو شده و وی این حکم را شرمآور خطاب کرده و مدعی شده تا آخر خواهد جنگید. او همچنین گفته که حکم نهایی در ماه نوامبر سال جاری و در جریان انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ آمریکا داده خواهد شد؛ جایی که ترامپ مدعی است میتواند جو بایدن، رئیسجمهور کنونی آمریکا را شکست دهد و بار دیگر به کاخسفید بازگردد. با این همه، با حکم اخیر دستگاه قضایی آمریکا علیه ترامپ، وی عملا به نخستین رئیسجمهور در کل تاریخ آمریکا تبدیلشده که تحت تعقیب کیفری قرار گرفته و البته مجرم نیز شناخته شده است. معادلهای که حداقل حامل ۲ پیام و نکته مهم برای حکمرانی آمریکایی است؛
اولا، باید توجه داشت که ترامپ یکی از گزینههای اصلی ریاست جمهوری آمریکا در انتخابات 2024 این کشور است. اینکه میبینیم چنین فردی با یک پرونده اخلاقی و البته انبوهی از دیگر پروندهها، برای بازگشت به کاخ سفید و تصاحب کرسی راست جمهوری آمریکا میجنگد، در نوع خود یک شرمساری بزرگ برای آمریکا و نظام حکمرانی این کشور است. آمریکا چندین دهه است سعی دارد خود را بهمثابه یک مدینه فاضله به جهانیان معرفی کند.
بااینحال، حضور سیاستمدارانی نظیر دونالد ترامپ در عرصه سیاسی این کشور بهمثابه افرادی که هیچ احترامی برای اصول انسانی قائل نیستند، نشان از آن دارد که تا چه اندازه آمریکا از موقعیت ادعایی برای خود سقوط کرده است. معادلهای که برخی تحلیلگران از آن بهمثابه جلوهای از سقوط هژمونی جهانی آمریکا یاد میکنند. مسئلهای که وقتی جدیتر میشود که بدانیم در آنسوی انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نیز فردی نظیر جو بایدن حضور دارد که نه سلامت جسمی و نه فکری مناسبی دارد و بارها مایه مضحکه افکار عمومی و رسانههای جهان شده است.
دوم اینکه صدور حکم اخیر علیه ترامپ، بخش کوچکی از یک واقعیت بزرگ در تاریخ سیاسی آمریکا را بار دیگر برجسته کرد. آن واقعیت نیز این است که واقعیتهای سیاهِ زندگی دولتمردان آمریکایی بسیار بیشتر از این حرفهاست که افکار عمومی از آن خبر دارند. بهعنوانمثال، بیل کلینتون، رئیسجمهور اسبق آمریکا زمانی بهدلیل رابطه نامشروع با منشی خود در کاخ سفید با افشاگریهای قابلتوجهی مواجه شد. مسئلهای که به یک رسوایی بزرگ برای آمریکا تبدیل شد. در مورد دیگر روسای جمهور آمریکا نیز کموبیش شاهد انتشار رسواییهای مختلفی از آنها بودهایم. معادلاتی که همه و همه یک واقعیت را مورداشاره قرار میدهند و آن این است که آنچه از نگاه دولتمردان آمریکایی، این کشور را در عرصه بینالمللی بزرگ جلوه میدهد، نه واقعیتهای این کشور، بلکه بازیهای تبلیغاتی و رسانهای است. معادلهای که نیاز به افزایش آگاهی عمومی در این رابطه را به یک الزام برای ادراک بهترِ آمریکا کنونی تبدیل کرده است.
ارسال نظر