واکنش ظریف به حضور حسین فریدون در مذاکرات هستهای
در بخشی از کتاب" تجربه دیگر" که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده، به واکنش ظریف نسبت به حضور حسین فریدون در مذاکرات هستهای اشاره شده است.
به گزارش خبرگزاری موج، کتاب "تجربه دیگر" که توسط موسسه فرهنگی هنری مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است خاطرات و ناگفتههایی از ۴ سال مذاکرات هستهای دولت یازدهم است.
در بخشی از این کتاب درباره واکنش محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه به حضور حسین فریدون برادر و مشاور حسن روحانی رئیسجمهور در مذاکرات هستهای آمده است: در مذاکرات وین شش آقای فریدون برادر و مشاور رئیس جمهور حضور یافته بود ظریف در وین هنگامی که حسین فریدون را دید به شوخی به او گفت تو برای چه کار آمدهای؟ او پاسخ داد:
شیخ (رئیس جمهور)مرا فرستاده بعد به خنده گفت: خوب پس دیگه مشکلی نخواهیم داشت بویژه در بخش مباحث حقوقی و فنی، فریدون هم خندید. بعداً آقای عراقچی به شوخی گفته بود که حسین فریدون، در تماسهایش با تهران میتوانست درباره مسائل فوری که در وین اتفاق میافتاد و نیاز به مشورت با تهران بود به زبان سمنانی و سرخهای مطالب و موضوعات را به رئیسجمهور منتقل کند.
در بخش دیگری از این کتاب علی اکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی بخشی از تذکراتی که رهبر معظم انقلاب برای مذاکرات هستهای در جلسات خصوصی به وی داده بودند را بیان میکند.
در این بخش از کتاب آمده است: پس از اینکه سلطان عمان در خصوص مذاکرات هستهای ایران و امریکا به رهبری ایران نامه را نوشت، من با آقای حجازی دفتر رهبر معظم انقلاب صحبت کردم که ما چگونه نامه را تحویل آقا بدهیم. آقای حجازی گفت نامه را به آقای ولایتی تحویل دهید. من پس از تسلیم نامه به آقای ولایتی گزارشی از آنچه گذشته بود را به آقای احمدینژاد رئیسجمهور ارائه کردم. آمریکاییها میخواستند بدانند ایران به طور مشخص چه امتیازی میخواهد و در ازای آن چه امتیازی میدهد. منظور آنها این بود که اگر حق غنیسازی میخواهد ما حاضریم آن را به رسمیت بشناسیم اما با این شرط که انتظارات امنیتی ما در منطقه نیز برآورده شود و این مسئلهای نبود که مورد مخالفت ما باشد، چون اساساً ما نمیخواستیم برنامه هستهایمان موجب نگرانی آنها باشد و این مسئله دلیلی بر صلحآمیز بودن برنامه هستهای ما بود.
صالحی در ادامه میگوید: چندی بعد من خدمت آقا رسیدم. ایشان از محتوای نامه مطلع شده بودند و همچنین نامهای را هم که وزارت خارجه قبلاً نوشته بود نیز مطالعه کرده بودند. آقا در آن جلسه خصوصی هشدار دادند که آمریکاییها قابل اعتماد نیستند و چندین بار خُلف وعده کردهاند و من اصرار کردم که اینبار اتمام حجت کنیم تا ببینیم چه میشود. آقا گفتند من مخالفتی ندارم اما چند شرط گذاشتند: اول اینکه مذاکره در سطح پایینتر از وزیر صورت گیرد. دوم اینکه مذاکره برای مذاکره نباشد تا وقت تلف کنیم بلکه هدفِ آن حل موضوع باشد، و نکته سوم اینکه مذاکره فقط در مورد مسائل هستهای باشد نه چیز دیگر.
ارسال نظر