به دنبال افزایش تنش ها و تغییرات سریعی که در روزهای اخیر در فضای سیاسی خاورمیانه شاهد هستیم، خبرنگار سیاسی خبرگزاری موج، گفتگویی درباره سناریوهای پیش رو منطقه با حسن هانی زاده، کارشناس مسائل خاورمیانه انجام داده است که در ادامه می‌خوانید: 

در پی استعفای نخست وزیر لبنان، چند کشور عربی منطقه از اتباع خود خواستند هر چه سریع‌تر این کشور را ترک کنند. ارزیابی شما از تحولاتی که در روزهای اخیر در خاورمیانه به وقوع پیوسته است چیست؟

پس از شکست مثلث (عربستان، آمریکا و رژیم صهیونیستی) برای تغییر شطرنج سیاسی سوریه، اکنون آن‌ها وارد فاز جدیدی از جریان سازی و اتهام زنی علیه محور مقاومت شده‌اند. از سال 2011 که بحران سوریه آغاز شد آمریکا، عربستان و رژیم صهیونیستی وارد عمل شدند تا شکل سیاسی جدیدی به منطقه بدهند که در راستای منافع اسرائیل باشد. اما بعد از گذشت هفت سال و هزینه 40 میلیارد دلاری عربستان، این تلاش‌ها به شکست رسید و لذا اکنون هر سه کشور هماهنگ با هم سعی در اتهام زنی به حزب الله دارند تا بتواند افکار عمومی را علیه محور مقاومت آماده سازند. در همین رابطه اتفاقاتی اخیرا به وقوع پیوست که به نظر می‌رسد مقدمه جنگ جدید منطقه‌ای است. 

اولین گام سفر ناگهانی سعد الحریری به ریاض و قرائت استعفانامه از پیش تهیه شده در عربستان بود. پس از این اقدام عربستان به همراه چند کشور دیگر از اتباع خود خواستند لبنان را ترک کنند.  این اقدامات  مقدمه‌ای برای خلع سلاح حزب الله است. در همین راستا سناریو این است که ریاض به همراهی واشنگتن و تل آویو، بیانیه‌ای در اتحادیه عرب و یک قطعنامه در شورای امنیت علیه حزب الله صادر کند که در آن تسلیحات این گروه را عامل ناامنی منطقه معرفی شود. همچنین با قرار دادن حزب الله و هم‌پیمانانش در فصل هفت منشور سازمان ملل، حمله گسترده‌ای را با شرکت چند کشور عربی و همراهی آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه محور مقاومت به راه اندازند. در این میان اتهام زنی عربستان علیه ایران مبنی بر کمک موشکی کشورمان به انصارالله یمن در چارچوب جریان سازی محور مقاومت انجام شد. در این وضعیت عربستان درصدد است آمریکا و رژیم صهیونیستی را تشویق به حمله به حزب الله کند تا ایران نیز وادار به عکس العمل شتاب‌زده شود. 

احتمال شناسایی انبارهای تجهیزات نظامی حزب الله از سوی اسرائیل وجود دارد

با توجه به برخورداری حزب الله از تسلیحات موشکی و احتمال واکنش متقابل این گروه علیه رژیم صهیونیستی، آیا سناریو مقابله با حزب الله قابلیت اجرایی دارد؟

برای تحقق این نقشه، به طور حتم حمله ناگهانی در نظر گرفته خواهد شد. طرف مقابل تلاش می کند از راه فشار بر حزب الله این گروه را خلع سلاح کند. از سویی این امکان وجود دارد که انبارهای تسلیحاتی حزب الله شناسایی شده باشد و اسرائیل با چندین هواپیما، این انبارها را بمباران کند. به دنبال این اقدام، از طریق جریان 14 مارس علیه حزب الله وارد عمل شوند. همچنین چند کشور عربی از جمله عربستان، اردن، مصر، امارات و بحرین هم دست به یکسری جنگ‌های نیابتی و مستقیم بزنند. 

در این شرایط آیا جمهوری اسلامی ایران وارد جنگ خواهد شد؟

هدف آمریکا، عربستان و رژیم صهیونیستی وارد کردن ایران به چنین جنگی است. لذا در همین رابطه اخیرا وزیر امنیت اسرائیل تهدید کرد چه جامعه جهانی قبول کند و چه قبول نکند، آن‌ها تأسیسات هسته‌ای ایران را هدف قرار می دهد. که البته باید گفت این‌یک تهدید جدی است. 

در صورت وقوع جنگ در خاورمیانه، روسیه تماشاگر خواهد بود

با توجه به همکاری‌های نظامی و سیاسی اخیر ایران با روسیه، مسکو چه واکنشی به این وضعیت نشان می‌دهد؟

در این میان روسیه نقش بازدارنده دارد. این کشور سعی می‌کند جلو تحقق این سناریو را بگیرد. زیرا جنگ در خاورمیانه به نفع روسیه نیست. در این راستا کرملین تلاش می‌کند در شورای امنیت قطعنامه‌هایی علیه ایران و حزب الله صادر نشود و طرفین را به خویشتن‌داری دعوت کند. اما اگر در نهایت جنگی اتفاق افتد، روسیه تماشاگر خواهد بود. 

با توجه به وسعت جغرافیایی که این جنگ می‌تواند ایجاد کند، احتمال وقوع این سناریوها چقدر است؟

تا این لحظه باید گفت که عربستان برای اجرای نقشه مذکور کاملا آماده است. این کشور با توجه به شکست هایی که در یمن، سوریه، عراق، لبنان و همچنین در درگیری با قطر تجربه کرده است در نظر دارد از راه ضربه زدن به حزب الله جایگاه خود را ارتقا بخشد و بحران‌های داخلی خود را به خارج منتقل کند. لذا به نظر می‌آید این سناریو جدی است هرچند که عوامل بازدارنده مانند نوع واکنش روسیه، سوریه، عراق و ایران نیز وجود دارد. 

آیا توان اقتصادی ایران امکان ورود کشورمان به چنین جنگی در غربی‌ترین منطقه خاورمیانه را می‌دهد؟

در هر صورت جنگ برای همه طرفین آن آسیب‌های اجتماعی، انسانی و اقتصادی زیادی به همراه دارد. در این شرایط ایران باید نهایت خویشتن‌داری را داشته باشد و در سطح شورای امنیت سازمان ملل و نهادهای بین‌المللی دست به افشاگری علیه همکاری عربستان و رژیم صهیونیستی بزند. 

روابط این دو در حوزه نظامی بسیار گسترده شده و اخیرا عادل الجبیر وزیر خارجه سعودی، ترکی فیصل رئیس سابق استخبارات و افسران ارشد عربستان برای دیدار با مقامات صهیونیستی در چارچوب جریان سازی علیه ایران و محور مقاومت به اسرائیل سفر کرده‌اند.

واقعیت این است که ریاض در نظر دارد کلید طلایی خاورمیانه را به اسرائیل بسپارد و فضا نفوذ بیشتری برای این رژیم فراهم کند. این بسیار دردناک است که کشوری که ادعای اسلام دارد حاضر است رژیم صهیونیستی بر منطقه مسلط باشد اما ایران نفوذی نداشته باشد و این عامل مشکلات جهان اسلام در منطقه است.