خبرگزاری موج گزارش می دهد؛
مذاکره با آمریکا نیازمند چه پیش شرطی است؟/ متغیرهای مؤثر بر گفتگو با غرب
در شرایطی که ترامپ تلاش دارد با تهدید نظامی و تحمیل تحریم های اقتصادی، جمهوری اسلامی ایران را وادار به شروع مذاکرات هسته ای کند. این پرسش مطرح است که بهترین کار در این شرایط چیست؟ برای ورود به گفتگو نیازمند چه مؤلفه و متغیرهایی هستیم؟

، یکی از احتمالات نزدیک به واقعیت در خصوص روی کار آمدن دوباره ترامپ، پیش کشیدن بحث مذاکرات هسته ای با جمهوری اسلامی ایران بود. این در شرایطی بود که فرصت پایان مهلت بازگرداندن تحریم های سازمان ملل براساس قطعنامه های شش گانه برای اعضای باقی مانده برجام، فقط تا اکتبر ۲۰۲۵ باقی است. از این رو رویکرد دولت چهاردهم از ابتدای کارش، آغاز مذاکرات با تروئیکای اروپایی بود. طبق گفته های عراقچی ایران باید هرچه زودتر این گفتگوها را شروع می کرد تا احتمال برگشت تحریم ها گرفته می شد. طرف مقابل اروپایی ها هم می دانستند پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، به معنای فشار شدید بر ایران در حوزه هسته ای است و چه بسا این فشارها باعث شود مقامات ایرانی تصمیم بگیرند فراتر از تعهداتشان در برجام وارد مراحل بالاتری از غنی سازی شوند. از این رو به پالس دولت چهاردهم برای آغاز گفتگوها پاسخ مثبت دادند. از آن زمان تاکنون دو روز مذاکره در ژنو برگزار شده و طبق بیانیه وزارت خارجه کشورمان، این گفتگوها محدود به مسئله هسته ای هم نیست. در همین رابطه قرار است اسفند ماه دور سوم نیز شروع شود.
اما در این اثنا، با ورود دوباره ترامپ به کاخ سفید فشار واشنگتن برای مذاکره تحت شرایط مدنظر آمریکا تشدید شد. در حالی که ترامپ تأکید دارد وی آماده گفتگو است، از تهدید نظامی و اقتصادی هم استفاده می کند. لذا در این شرایط طبیعی است که مقامات ایرانی مایل به ورود به گفتگو نباشند.
بنا به گفته اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت خارجه، مذاکره زمانی معنا دارد که بین حرف و عمل فرقی نباشد اما این موضوع در خصوص ترامپ صادق نیست.
این اتفاقات در حالی رخ می دهد که تورم در داخل نیز بنا به برخی سیاست ها، روند صعودی به خود گرفته و در کمتر از سه ماه قیمت دلار در بازار آزاد ایران از ۶۵ هزار تومان به حدود ۹۱ هزار تومان رسید. طبیعی است که همزمان با این اتفاق، سایر قیمت ها در بازار هم جهش پیدا می کنند آنهم در آستانه سال نو. در این شرایط برخی تلاش دارند وضعیت اقتصادی را به مسئله مذاکره با آمریکا پیوند بزنند در حالی که این مسئله تک متغیره نیست و ارتباط محکم و مستقیمی با ماهیت نظام بینالملل، مؤلفههای مختلف خارجی و مهارتهای زیست جمعی در محیط بینالملل دارد. منطق روابط بینالملل مبتنی بر قدرت و ماهیت آن «قدرتمحور» است. قدرت ضامن حفظ و پیشرفت منافع محسوب می شود.
در شرایطی که آمریکا با تهدید نظامی و بمباران تأسیسات نظامی و هسته ای ایران، به تهران فشار می آورد تا وارد گفتگو شوند، سناریوی مذکور بر اساس عدم توان مقابله و برخورداری از قدرت چیده شده است. در این فضا حتی اگر وارد گفتگو با آمریکا هم شویم منفعتی برای کشور نخواهد داشت. رعایت و همراهی با تناسب عادلانه مولفههای قدرت و منفعت موازنه سازنده ای در روابط بینالملل ایجاد کرده و موجب ثبات و پیشرفت کشورها و کاهش تهدید و آسیب میشود. بالعکس برقراری تناسب ناعادلانه بین دو وجه مذکور به تضییع حقوق اساسی سایر بازیگران و تبعیض و ظلم منتهی میشود.
از سویی هیچ معاهده و تفاهم و توافقی در روابط بینالملل دارای تضمین واقعی، عینی و کامل نیست. لذا اگر بدون مؤلفه قدرت وارد گفتگو با طرف مقابل شویم، نه تنها مجبور به تن دادن به شرایط تحمیلی می شویم بلکه بدون قدرت، تضمینی هم برای اجرای همان پیمان تحمیل شده هم وجود ندارد. مذاکره یک فرایند است. این فرایند نیازمند اعتماد به اجرای تعهدات، داشتن تضمین، قدرت جلوگیری از عهدشکنی و شرایط جبران خسارات در صورت پیمان شکنی است.
اما واقعیت این است که تمام متغیرهای این فرایند خارجی نیستند. بخشی از آن داخلی است. ورود به مرحله مذاکره به اجماع و توافق بین گروه ها و جریانات سیاسی در داخل نیاز دارد. در جامعه دوپاره قدرت چانه زنی تیم مذاکره کننده هم زیاد نیست و هر لحظه باید منتشر کارشکنی در سطح نهادها و یا بروز موج اعتراضی در بین افکار عمومی و در سطح رسانه ها و فضای مجازی باشد. این مسئله قدرت مانور مذاکره کنندگان را کاهش می دهد. تیم یکدست به نتیجه بهتری می رسد.
همچنین وقتی قرار است به طرف مقابل اعلام شود که تحت شرایط تحمیلی قرار نیست وارد گفتگو شویم، هم لازم است اجماع نظری در داخل وجود داشته باشد. اینکه گروهی مخالف و گروهی موافق مذاکره با هر شرطی باشند، نشان می دهد این کشور سیستم یکپارچه ای برای تصمیم گیری ندارد و این مسئله میتواند موجب افزایش فشارهای خارجی شود. زیرا طرف مقابل را به این نتیجه می رساند که فقط فشار باعث خواهد شد مخالفان توافق هم دست از مخالفت بردارند.
بنابراین علی رغم نگرانی که در خصوص مکانیسم ماشه وجود دارد، اما پنجره گفتگوها با اروپا به عنوان عاملین اصلی فعال سازی این سازوکار، باز است و دیپلماسی همیشه راهگشا بوده و خواهد بود. از این رو انتظار می رود توجه ویژه ای به مذاکرات با اروپا صورت بگیرد و تا زمانی که ترامپ با روش استبدادی خود درصدد آغاز گفتگو با تهران است، وارد چنین میدانی نشویم.
ارسال نظر