از تعریف نابازیگر تا فرق میان «متفاوت بودن» و «متفاوت شدن»
جلسه «هنر کیارستمی با گوشههایی از کلام و آثار او به روایت امیر پوریا» با حضور همایون ارشادی و حامد بهداد و جمع زیادی از علاقمندان برگزار شد و شرح کامل متن و حاشیه آن در ذیل قابل دسترسی است.
به گزارش سارا کنعانی خبرنگار خبرگزاری موج، جلسه «هنر کیارستمی با گوشههایی از کلام و آثار او به روایت امیر پوریا» شامگاه دوازدهم شهریور در پردیس چارسو برگزار شد. این جلسه با استقبال زیاد مخاطبان همراه بود، تا جایی که تعداد زیادی از حضار تا پایان جلسه به صورت ایستاده به تماشای فیلم و گوش کردن صحبتهای پوریا پرداختند. پوریا در ابتدا تأکید کرد این جلسه بنا ندارد عباس کیارستمی را بهانهای برای مطرح کردن خود قرار بدهد و شناخت بیشتر این فیلمساز هدف اصلی این جمع است.
متفاوت نشد، متفاوت بود!پوریا این برنامه را که شامل پخش قسمتهایی از آثار کیارستمی، پخش
مصاحبههای تصویری سینماگران جهان درباره کیارستمی و خواندن کتابهایی که به قلم او یا درباره او منتشر شدهاند بود، به شش بخش اصلی و یک بخش میانی تقسیم کرد و برای هر یک از آن بخشها عنوانی انتخاب کرد که عبارتند بود از: «واقعیت و انتزاع»، «تعهد اجتماعی، نگرش جهانی»، «بازیگر، نابازیگر، حذف کارگردان»، «سینما به چه بهایی(میان بخش)»، «سینمای نامتعارف»، و «متفاوت، بودنی است و نه شدنی». بنا بر این گزارش در خلال هر یک از این بخشها یکی از ویژگیهای شخصی و حرفهای کیارستمی بررسی شد. در این جلسه درباره این موضوع صحبت شد که بر خلاف آنچه همه فکر میکنند کیارستمی فیلمسازی
صرفا واقعگرا نبود، چراکه او همیشه بر اهمیت حقیقت تأکید میکرد و حقیقت، امری است فراتر از واقعیت. واقعیت آن چیزی است که رخ داده و دیدنی است اما حقیقت آن چیزی است که وجود دارد و شاید هر کسی قادر به دیدن آن نباشد. بنابراین، یک مستند میتواند دروغ بگوید و یک فیلم داستانی، گاهی حقیقت را میگوید. همچنین درباره علاقه این کارگردان به استفاده از چهرههای شناخته نشده صحبت شد و اینکه نابازیگر از نگاه کیارستمی معنایی در مقابل معنای لفظ بازیگر ندارد و اگر کسانی از آن به مثابه یک توهین استفاده میکنند این موضوع به برداشت بسیار نادرست خودشان برمیگردد. فرق میان «متفاوت
بودن» و «متفاوت شدن» هم یکی دیگر از مباحثی بود که در این جلسه مطرح شد. پوریا تأکید کرد کیارستمی کسی بود که از ابتدا با دیگران فرق داشت و او ابدا درصدد این بود که این تفاوت را خلق کند، بلکه از به شکل ذاتی متفاوت به جهان نگاه میکرد. در این مراسم همچنین گزیدههایی از فیلمهای ساخته شده توسط مرحومه حمیده رضوی، دستیار و همراه کیارستمی نیز به نمایش در آمد. همچنین آیدین آغداشلو، شهره آغداشلو، جاناتان رزنبام، مسعود فراستی و … از کسانی بودند که فیلم صحبت آنان در خصوص کیارستمی در این جلسه پخش شد.
کیارستمی، پیشگام کارگردانان دیگرحامد بهداد یکی از حاضران این
جلسه بعد از پایان آن نسبت به کیارستمی ابراز ارادت داشت و گفت: میدانستم که این برنامه را از دست نمیدهم. اگر قرار باشد در مورد احساس شخصی خودم نسبت به کیارستمی صحبت کنم باید بگویم او را به مرور شناختم. ضرباهنگ معرفت نسبت به ایشان در من، ضرباهنگی ناگهانی و تند نبود. من ایشان را حتی به سبب تماشای فیلمهایش نبود که به خوبی شناختم، چراکه شاید سینما را جور دیگری شناخته بودم یا سینمای دیگری را دوست میداشتم. با دیدن آقای کیارستمی و آشنایی با خود ایشان بلافاصله طرز تلقی من از این فیلمساز و به خصوص سینمای او عوض شد. در اوایل سالهای کاریم بود که از ایشان دعوت به همکاری
داشتم. افتخاری بود که نصیب من شد و خیلی لذت بردم. او در ادامه تأکید کرد: من میدانستم این برنامه را از دست نمیدهم به این دلیل که مطمئن بودم میزان دیگری به شناخت من درباره عباس کیارستمی اضافه میکند. چه چیز در ایشان هست که قبل از هر چیز دیگر برای من مهم است؟ راستش، من یک تصویر شبیه به یک کاریکاتور میبینم. من یک نقاشی کودکانه را میبینم با این مضمون که همه کارگردانها از پشت چیزی که شبیه به دستگاه شهر فرنگ است همه جا را میبینند. یعنی اگر سینما را به آن دستگاه شهر فرنگ تشبیه کنیم، همان دستگاهی که تنها یک روزنه برای تماشا دارد، من کیارستمی را میبینم پیشگام همه
مشغول تماشاست و سایر سینماگران پشت سر او در صف ایستادهاند. تا ایشان چشم از این روزنه بر ندارد نوبت به دیگران نمیرسد.
باید نگهاش میداشتیمبهداد همچنین گفت: شناختی که عباس کیارستمی از جهان شخصی خودش داشت برای من خیلی اهمیت داشت. مرور آثار او دوباره به من خواهد افزود. شاید من شناخت مکفی از هنر و ادبیات و سینما و تئاتر و … ندارم اما آنقدری میفهمم و میدانم و درک میکنم که ما تحت هر شرایطی باید این موجود یگانه را حفظ میکردیم. حالا رفتن و نبودن او درسی بزرگ را برای ما باقی گذاشته است. فیلمهایی که برای دانشجویان و علاقمندان به سینما گذاشته برای دیگر
اقشار جامعه هم مفید است اعم از تحصیل کردهها و تحصیل نکردهها. این برنامه یک اسکرین شات جامع و مفید بود و من حقیقتا لذت بردم. کیارستمی را باید به همین شکل کوتاه و فشرده به همه شناساند. این موضوع حقیقت یک حسرت را ثابت میکند و اینکه ای کاش نگهاش میداشتیم. تحت هر شرایطی باید از این گوهر یگانه محافظت میشد. حالا با دیدن این فیلمها در چنین برنامههایی و با شناسایی مجدد ایشان یا شناسایی او توسط دیگر اقشار جامعه، آنان، آن ای کاشی را که امروز فریاد میزنیم درک میکنند. آن روز میفهمند که قصد ما نه اهانت است و نه توهین و نه پرخاش. این فقط یک فغان است. این آخرین
عکسالعمل ماست. این عجز ما و اینکه دیگر دستمان به هیچ کجا بند نیست آخرین عکسالعمل ماست. اگر مردم این فیلمها را ببینند و در جلساتی مشابه شرکت کنند شاید ما را درک کنند.
دنیا را جور دیگری میدیدهمایون ارشادی یکی دیگر از حاضران این جلسه نیز گفت: خیلی از این صحنههایی که دیدم یک جور تداعی معانی بود. یادم میآید یک ماه قبل از اینکه «طعم گیلاس» را شروع کنیم تقریبا هر شب با هم معاشرت داشتیم. او در واقع میخواست مرا بشناسد و همان شخصیت را توی فیلم بگذارد. او همچنین یادآور شد: کیارستمی کارگردانی است که خیلیها بعد از مرگش به این فکر افتادند که فیلمهای او
را تماشا کنند. این خوب است اما بهتر این است که او را از تمام جهات شناخت، مثل کاری که امیر پوریا در این جلسه کرد. عباس کیارستمی یک فیلسوف بود و در تمام دنیا ما سینماگر فیلسوف دیگری را سراغ نداریم. بازیگر «طعم گیلاس» در آخر بیان داشت: یک چیزهایی هست که همه ما میبینیم اما انگار کیارستمی یک جور دیگر میدید. گویی چهار چشم داشت. در موردش میگویند زود رفت اما این درست تر است که هر وقت، میرفت زودهنگام بود.
عکس: امیر خدامی
ارسال نظر