سهیل محمودی: بزرگان جامعه خود را تنها گذاشتیم
سهیل محمودی گفت: ما با بزرگان خود خوب برخورد نکردهایم و آنها را تنها گذاشتهایم. ما با بزرگانی مانند بهار، فرخی یزدی، نسیم شمال، میرزاده عشقی و.. چه کردیم؟
به گزارش خبرگزاری موج، در ادامه برنامههای مستند سینماتک خانه هنرمندان ایران که با همکاری انجمن تهیهکنندگان سینمای مستند برگزار میشود، سهشنبه ۲۹ تیر فیلم مستند «فرخی یزدی» ساخته هومن ظریف برای نخستین بار در تالار استاد شهناز به نمایش عموم در آمد. در ادامه نیز نشست نقد و بررسی فیلم با حضور سهیل محمودی، هومن ظریف و پدرام اکبری برگزار شد. در ابتدای این نشست اکبری به ویژگیهای فیلم اشاره کرد و گفت: تیم فیلمسازی با پژوهشی جدی کوشیده فراز و فرودهای مهم زندگی فرخی یزدی را به تصویر بکشد. اگرچه شخصیت فرخی یزدی، روح آزادیخواه او و جفایی که بر وی رفت را نمیتوان در
هیچ فیلمی به تنهایی تصویر کرد. فرخی یزدی باید هرچه بیشتر شناخته شود و چنین فیلمی قادر است در راستای شناساندن او به نسل جوان عمل کند. از این جهت کار پژوهش فیلم بسیار مهم و دشوار میشود. ضمن اینکه نباید از تدوین ماهرانه فیلم غافل شد که توانسته از میان حجم بالایی از راشها اینگونه دست به انتخاب بزند. در ادامه سهیل محمودی ضمن تبریک به هومن ظریف بهعنوان یک روزنامهنگار گفت: ظریف توانسته مخاطبان جدی را به خود جذب کرده و اعتماد اصحاب فرهنگ را بهدست بیاورد که در ساخت این مستند حضور پیدا کنند. در صورتی که تلویزیون قصد ساخت چنین مستندی داشت، علاوه بر صرف دهها میلیون
تومان در نهایت نیز به چنین نتیجهای نمیرسیدند. اما ظریف با همت فردی و بهصورت مستقل عمل کرده و این جای تقدیر فراوانی دارد. در واقع باید گفت که او این مستند را با عشق ساخته است. در این فیلم فرخی یزدی از منظر روزنامهنگاری تصویر شده است. در فیلمهای دیگری میتوان او را با محوریت شعر یا پارلمان نیز مورد بررسی قرار داد. وی افزود: در اینجا قصد دارم به دورهای ۲۰ ساله مابین سالهای ۱۲۹۹ تا ۱۳۲۰ اشاره کنم که در آن با یک پارادوکس مواجه هستیم که در فیلم نیز به تصویر کشیده شده بود؛ در سال ۱۲۹۹ تغییراتی در ایران پدید میآید که به آشنایی ما با مدرنیته منجر میشود و فضا به
سمت تجدد پیش میرود. در همین دوره زیرساختهایی مثل دانشگاه، بیمارستان و.. ایجاد میشود و جمعی از افراد تاثیرگذار در تاریخ ایران با بورس تحصیلی به فرنگ فرستاده میشوند. در عین حال میبینیم که در این بازه تاریخی، مصدق در تبعید است، ملکالشعرای بهار یا در زندان یا در تبعید است، فرخی یزدی خانه به دوش و بیچاره است، میرزاده عشقی به قتل میرسد، نسیم شمال در دارالمجانین به سر میبرد، عارف قزوینی در دره مرادبیک، نیما در کنج خانه، بزرگ علوی در زندان است و صادق هدایت برای چاپ کتابش به هند میرود. این وضعیت پارادوکسیکال ما را دچار بلاتکلیفی ذهنی میکند. اینکه کسانی
جذب حاکمیت شدهاند و افراد دیگری در چنین شرایطی به سر میبرند. فیلم در خصوص اینکه این بلاتکلیفی از کجا میآید، تقریبا قضاوتی نکرده ولی در مجموع ما را به پاسخ سوال میرساند. اهل اندیشه باید به سمت بازشناسی این مشکل بروند تا در آینده دچار آن نشویم. این شاعر ادامه داد: به گمان من این امر به توسعه نامتوازن یا همان مدرنیته از بالا مربوط میشود. مدرنیته از بالا حتی اگر از جانب دلسوزان صورت بگیرد، نه تنها به نتیجه نمیرسد بلکه گاهی موجب ایجاد تنش نیز میشود. توسعه نامتوازن یعنی نگرانی. این وظیفه اهل فرهنگ است که به حکمرانان و مردم بگویند توسعه نامتوازن به برخورد
نخبگان با حاکمیت منتهی خواهد شد. این شکل از توسعه حتی اگر با حسن نیت انجام شود، بینتیجه خواهد بود. امروز کشورهای حاشیه جنوبی خلیجفارس نمونه توسعه نامتوازن هستند؛ با وجود تمام برجهایی که ساختند و با وجود تمام بدهبستانهای اقتصادی که در این کشورها اتفاق میافتد، زندانهای این کشورها از دوران قرون وسطی هم بدتر است. طالبان در زمان حکومتشان بر افغانستان، در این کشورها سفارتخانه داشتند. زنان در این کشورها هنوز تحت مناسبات قرون وسطایی به سر میبرند. وی اظهار داشت: در ایران میبینیم در دهه ۵۰ شخصی مانند غلامحسین ساعدی به زندان انداخته میشود. جامعه اگرچه به
سمت تجدد میرود و مدرن میشود، ولی همراه با آن آزادی وجود ندارد. میزان آزادی و توسعه مطبوعات چقدر است؟ چرا صادق هدایت مجبور میشود به هند برود و بزرگ علوی به زندان افکنده میشود؟ این توسعه نامتوازن است که موجب این آسیبها میشود. محمودی در بخش دیگری از صحبتهایش، مستند «فرخی یزدی» را جذاب توصیف کرد و گفت: فیلم موفق عمل کرده است چون میتواند تماشاگر را ۱۰۷ دقیقه مقابل پرده بنشاند. امیدوارم که ظریف یا دوستانش از زاویه شاعرانه نیز فیلمی در خصوص فرخی یزدی
بسازند. غزل سیاسی در ایران مدیون فرخی یزدی است و غزل پُر افسونترین قالب شعر فارسی به شمار میآید. این غزل است که وقایع اجتماعی را انعکاس داده و بعدها در اشعار هوشنگ ابتهاج و سیمین بهبهانی ادامه پیدا میکند. بنیانگذار این شعر در واقع فرخی یزدی است. اما در فیلم، دوستان غیرشاعر در خصوص شعر فرخی جفا کرده و آن را جدی نمیگیرند. کسانی مانند شفیعی کدکنی و سپانلو در این زمینه صاحبنظر و قابل استناد محسوب میشوند و باید دید نظر آنها در خصوص فرخی یزدی چه بوده است. کمتر کسی مانند فرخی پیدا میشود که اشعارش تا این اندازه بر سر زبان مردم باشد و تبدیل به ضربالمثل شود.
گوینده و مجری پیشین رادیو و تلویزیون افزود: زمانی که با ساعد باقری در مورد عارف قزوینی و میرزاده عشقی کار میکردیم، شبهایی به گریه میافتادیم؛ ما با بزرگان خود خوب برخورد نکردهایم و آنها را تنها گذاشتهایم. با بزرگانی مانند بهار، فرخی یزدی، نسیم شمال، میرزاده عشقی و.. چه کردیم؟ یا در گوشه زندان و در تبعید بودند و یا در فقر چشم از جهان بستند و ما پس از مرگشان عزاداری کردیم. به خودمان و فرزندانمان یادآوری کنیم که با انسانهای بزرگ جامعه خوب برخورد کنیم. جا دارد به روح محمدرضا لطفی درود بفرستیم که با آثارش، غزلهای فرخی یزدی را در ذهن و جان ما جاودانه ساخت. در
بخش دیگری از این مراسم رضا سخندان، عموزادهی فرخی یزدی، اشعاری از این شاعر را برای حاضران قرائت کرد. وی طی سخنانی کوتاه گفت: آنچه کمتر مورد اشاره قرار میگیرد، نقش مادر فرخی یزدی در شکل دادن به روح آزادیخواه او بود. فرخی یزدی خیلی زود از نعمت پدر محروم شد و این مادر شجاع بود که با تشویقهای خود او را به چنین جایگاهی رساند. درود بر روان پاک این مادر و دیگر مادرانی که مبارزان راه آزادی و برابری را پرورش دادهاند. در بخش پایانی این نشست نیز هومن ظریف ضمن تقدیر و تشکر از کسانی که در راه ساخت این مستند او را یاری کردهاند، از فشارهای وارده بر شعر اجتماعی از جانب
«هنرمندان رفاهطلب» و همینطور «کسانی که به آن تهمت سیاهنمایی زده و خواهان سکوت آن هستند»، انتقاد کرد.
ارسال نظر