پاسخ روابط عمومی بنیاد بوعلی به توهین حامد بهداد
بوعلی مورد احترام و تکریم بشریت از شرق تا غرب جهان و هزار سال است که بشر او را میستاید و هیچ دانشنامهای درباره بزرگان جهان نوشته نمیشود مگر اینکه مدخل مهمی از آن به «اَویسینا، Avicenna» اختصاص یابد.
به گزارش خبرگزاری موج، توکل دارائی رئیس روابط عمومی و اموربینالملل بنیاد علمی و فرهنگی بوعلیسینا در واکنش به پست اینستاگرامی حامد بهداد (بازیگر) علیه شیخالرئیس بوعلیسینا، یادداشتی بدین شرح نوشته است: ۱) بوعلی، نماد عقل و خرد در تمدن سرافراز ایرانی است. از زبان جرج سارتن، بزرگترین دانشمند مورخ علم جهان میگویم: «جامعالعلوم، فیلسوف، طبیب، ریاضیدان، منجم، پرآوازهترین دانشمند اسلام، و یکی از مشهورترین دانشمندان همه ملتها، کشورها و اعصار». در هزاره گذشته صدها و هزاران مطلب علمی در تمجید و تأیید مکتب سینوی نوشته شده و بسیاری از بزرگان علم و معرفت
در ایران و جهان اسلام با واژههای ویژه خویش، شیخرئیس را گرامی داشتهاند. امام خمینی (ره) او را در حدت ذهن و نادره بودن با «ولم یکن له کفوا احد» توصیف میکنند. استاد شهید مطهری او را اعجوبه دهر نادره روزگار میداند که شناختش یک عمر و شناساندنش کتابی بسیار قطور میخواهد. مقام معظم رهبری در وصفش چنین میگویند: زمانی که اروپا در تاریکی قرون وسطی فرو رفته بود، در ایران عزیز ما امثال ابنسیناها بشریت را از علم و فرهنگ سیراب میکردند. جناب علامه جوادیآملی نیز بوعلی را «شناسنامه اسلام و ایران» میداند. و حکیم دینانی در همین هفته در همایش حکیم هزارهها گفتهاند
که «اگر اندیشههای بوعلی نبود، تمام جهان اسلام داعشی و طالبانی میشدند.» صدها و هزاران تأییدیه متقن و با مدرک از دانشمندان شرق و غرب در تکریم حضرت ابوعلیسینا میتوان ردیف کرد که خود کتابهایی قطور خواهد بود. ۲) در روز بزرگداشت بوعلیسینا، یکی از هنرمندان سلبریتی در عملی غیر قابل قبول (احتمالاً درباره خطای پزشکی نسبت به جناب مرحوم کیارستمی)، در صفحه اینستاگرام خود تصویر مبارک شیخ را وارونه درج و به ساحت آن بزرگوار اهانت کرده است. متأسفیم که چنین اشخاصی پیدا میشوند که با بیرحمی تمام و بدون علم و آگاهی به مفاخر ملی ایرانیان جفا میورزند؛ در حالیکه با
تبختر و ریاکاری، خویش را مدافع هنر و جان آدمیان معرفی میکنند. نمیخواهم قلم از دایره ادب و انصاف خارج شود اما نمیتوان این قباحت و بیاحترامی را محکوم نکرد. آیا بیاحترامی این هموطن که ظاهراً برای دفاع از یک مظلوم انجام گرفته؛ غیر از این است که بوی خودنمایی و خودخواهی میدهد؟! آیا او نمیداند که بر سر شاخ نشسته و بن میبرد و هر چند شنیده شده که در برخی جاها مدعی وطندوستی است؛ آیا نتیجه این رفتار کودکانه و نابخردانه، تیشه زدن به ریشه ملیت و مفاخر بزرگ اسلام و ایران نخواهد بود؟ ابنسینای بزرگ از این بیاحترامیها و بیمهریها زیاد دیده است؛ چه در حیات
مبارکش و چه در یک هزاره پس از مرگش. تاریخ را بخوانید که چقدر سیل تهمتها و نسبتهای ناروا و ناجوانمردانه به سویش روانه کردهاند. شمشیر ظلم سلطان محمود غزنوی شهر به شهر به دنبالش بود تا او را زینت دربارش کند و او در مهاجرتی همیشگی، غرب ایران، و همدان و اصفهان را برای آسایش و آرامش خویش برگزید. این دردانه هستی و نابغه دوران، از عصر خویش تاکنون، همواره مورد هجوم تیرهای حسد و کینه جاهلان و مقدس مآبان بوده است؛ به گونهای که برخی او را مرتد و کافر شمردهاند. شعر معروف بوعلی در دفاع از ایمان خویش، زبان حال این دانشمند مظلوم تاریخ اسلام و ایران است. کفر چو منی گزاف و
آسان نبود محکمتر از ایمان من ایمان نبود در دهر چو من یکی و آن هم کافر پس در همه دهر یک مسلمان نبود ۳) حال در عصر فرا اطلاعات که در کسری از ثانیه بذر حماقتها و جهالتها در شمارگانی بیحد و حصر تکثیر میشود، چگونه میشود که بوعلی را به کار نکردهای تخریب کرد و چهره نورانی او را با بیشرمی هر چه تمامتر لکهدار نمود و انتظار هورا و تشویق داشت! بوعلی مورد احترام و تکریم همه بشریت از شرق تا غرب جهان است. هزار سال است که بشر او را میستاید و هیچ دانشنامهای در مورد بزرگان جهان نوشته نمیشود مگر اینکه مدخل مهمی از آن به «اَویسینا، Avicenna» اختصاص یابد. همین حالا با
وجود پیشرفت نظریات فلسفی در غرب؛ اتحادیه اروپا برای تصحیح الهیات شفای بوعلی، بودجهای ۲/۱ میلیون یورویی فراهم میکند. همین حالا طب سینوی در گسترهای از چین تا کانادا مورد رجوع بنی آدم است. همین حالا کلاه فارغالتحصیلی همه رشتهها و همه دانشگاهها، نظری به کلاه و عمامه و تحتالحنک شیخرئیس ما دارد. ۴) و همین حالا در کشوری که بوعلی از او بالیده است، جهالت مدرن شمشیر از نیام بر میآورد و بر چهره تابناک مردی زخم میزند که اگر او و نمونههای کمیابی چون او نبودند؛ سرنوشت هویت ایرانی ما در کوچه پسکوچههای تاریخ رنگ میباخت و چون دیگر اقوام اطرافمان، تسلیم
محض فاتحین میشدیم. انتظار زیادی نیست تا فرصت از کف نرفته است، بر این غرور کاذب پا نهاده شود و از محضر ملت شریف ایران و روح بزرگ شیخرئیس طلب عفو شود. سخن شیخرئیس حق مطلب را برای این هموطن مغرور ما بیشتر عیان میکند: «آن کس که یک خطا از او سر میزند و هزار دلیل برای توجیهش میآورد، نه یک خطا، بلکه هزار و یک خطا از او سر زده است.» همین.
ارسال نظر