«قصههای فیروزهای» منتشر شد
«قصههای فیروزهای»، عنوان کتابی در زمینه داستانهای کوتاه فولکلور است که توسط الهام صالح نوشته شده است.
به گزارش خبرگزاری موج، در معرفی این کتاب عنوان شده است: در «قصههای فیروزهای»، زندگی روزمره که آمیزهای از خاطرات کودکی تا بزرگسالی است، با افسانهها در هم آمیخته شدهاند.
در بخشی از مقدمه کتاب میخوانیم: «عزیز صداش میکردیم. چرا؟ نمیدانم. کسی بهش «عزیز» نمیگفت. مامان و خاله، «باجی» صدایش میکردند. پدربزرگ (ما بهش میگوییم: داداشی. به تبعیت از خاله که «داداش» صداش میزند) هیچ وقت اسمش را صدا نزد. حداقل من نشنیدم، یا آنقدر کم شنیدم که یادم نیست صدا زده باشد: «فیروزه». اسم قشنگی است و برای سن مادربزرگ من، اسمی قشنگتر، اما داداشی بهش میگفت: «دایی قیزی.» به زبان آذری، یعنی دختردایی.»
در «قصههای فیروزهای»، افسانهها حرف اول را میزنند، این افسانهها، داستانهایی هستند که در فرهنگ عامیانه آذربایجان توسط مادربزرگها برای کودکان روایت میشوند: «وزیر گفت:«گندم و ارزن را با هم قاطی کن، بعد آن را در یک جای تاریک بگذار و از پسر بخواه گندم و ارزن را از هم جدا کند.» پادشاه به گفته وزیر عمل کرد. محمد در تاریکی یک اتاق، یک دانه را برمیداشت، اما دانه از دستش میافتاد. یاد مورچهها افتاد و بال ملکه مورچهها را آتش زد. مورچهها از راه رسیدند و تا جایی که میتوانستند گندم و ارزن خوردند، بعد هم آنها را از هم جدا کردند...»
نویسنده این اثر در بخش پایانی کتاب هم عناصر مشترک داستانها را مورد تحلیل قرار میدهد.
«قصههای فیروزهای» توسط انتشارات شعر سپید و در ۹۲ صفحه رقعی منتشر شده است.
از الهام صالح پیشتر چهار جلد کتاب «نامنامه» و دو مجموعه شعر با نامهای «عاشقانهها» و «مجنون نام کوچک یک زن بود» راهی بازار نشر شده است.
ارسال نظر