در پنجمین نشست کوتاه با داستان عنوان شد
نگرانی مصطفی مستور از فروش بالای کتابهایش/نویسنده نباید دروغ بگوید حتی اگر این کار خوشایند مخاطب باشد
مصطفی مستور در پنجمین نشست کوتاه با داستان با اشاره به فروش بالای آثارش گفت: خوانده شدن کتابهای من که اروتیک، سیاسی و طنز نیست برای جامعه ما نگران کننده است چرا که به معنیهمذاتپنداری مخاطب با شخصیتها و اتفاقات تلخ پیرامونش است و این یک مشکل اجتماعی است.
به گزارش خبرگزاری موج به نقل از روابط عمومی فرهنگسرای اندیشه، پنجمین نشست کوتاه با داستان محفل داستانخوانی به دعوت سید مهدی شجاعی با حضور مصطفی مستور، فرخنده حقشنو و نیما رییسی یکشنبه ۱۱ آذر در آمفی تئاتر فرهنگسرای اندیشه برگزار شد.
آغازگر این برنامه پخش کلیپی از حضور زنده یاد ابوالفضل زرویی نصرآباد شاعر و طنز پرداز شناخته شده در نشست بررسی کتاب خاطرات حسنعلیخان مستوفی با حضور سید مهدی شجاعی و علی موسوی گرمارودی ۲۳ شهریور ماه در فرهنگسرای اندیشه بود.
سلامتی زرویی نصرآباد برای مسئولان اهمیت نداشت
سید مهدی شجاعی پس از پخش این تصاویر درباره زندهیاد زرویی نصرآباد گفت: حرف زدن درباره او سخت است با وجود اینکه در این سالها مسئله سلامتی او یکی از مهمترین و پرتکرارترین سخنان من بود اما در نهایت کمترین لطف و توجهی را از سوی مسئولان ندیدیم. اجل و تقدیر برای همه هست اما اینکه عدم رسیدگیها باعث تعجیل در این اتفاق شود عمیقا ناراحت کننده است.
این نویسنده ادامه داد: خوشحالم که هر آنچه میخواستم از او و در تعریف او بگویم در زمان حیاتش گفتم. موسوی گرمارودی عقیده دارد که او عبید زاکانی زمانه ماست من اما او را برتر از عبید میبینم. او طنز را به خوبی میشناخت همچنان که ادبیات را و از او کتاب بینظیری چون آه به روایت ماه نیز باقی مانده است. او علاوه بر قلم بی تکرار شخصیت بینظیری داشت و چه قدر به کار بردن فعل ماضی برای او سخت است.
شجاعی اضافه کرد: پس از اتفاق تلخ از دست دادن او تردید داشتیم که این برنامه را اجرا کنیم یا به وقت دیگری موکول کنیم اما بعد دیدیم وجود این جلسات در راستای آن چیزی است که هدف و خواسته زرویی نصرآباد است.
در ادامه فرخنده حقشنو ترنج از آثار کوتاه خود را برای حاضران در این نشست خواند.
بخش دوم پنجمین نشست کوتاه با داستان با حضور مصطفی مستور برگزار شد. شجاعی در مقدمه سخنان مستور گفت: رابطه من و مستور همیشه شاگرد و استادی بوده و بنابراین از برگزاری نخستین محفل کوتاه با داستان دوست داشتم که نشستی با حضور او برگزار کنیم. امیدوارم در جلسات بعدی هم از حضور او استفاده کنیم.
داستان نویسی یک نوع کار ابلهانه است
حسین آشتیانی در ابتدای این بخش، قسمتی از نخستین داستان مجموعه زیر نور کم را خواند که در آن مستور به ارزشمند بودن داستان شک کرده است.
مستور در پاسخ به سوال او که در نهایت داستان نویسی در نگاهش ارزشمند است یا خیر گفت: کیشلوفسکی که کارگردان مورد علاقه من است میگوید سینما فقط زیر نور جشنوارهها جایزه گرفتن نیست. پشت صحنه ابلهانهای دارد که من و فیلمبردارم ساعتها مینشینیم تا چند نمای کوتاه بگیریم و من همیشه این وقتها احساس کوچکی کردهام. داستان نویسی هم یک نوع کار ابلهانه است. چون داستان از یک عدم تعادل آغاز میشود.
مستور افزود: سنگی باید از شیبی قل بخورد و باید تا توقفش از آن بنویسی. گاهی باید در موضوعاتی غور کنی، دیتا جمع کنی و تحقیق و تفحص کنی که موضوع دلچسبی نیست و بعد تازه خوانشهای چندین و چند باره آغاز میشود. اتفاق بدتر این است که تو برای هدفی مینویسی که در نهایت محقق نمیشود. من مینویسم تا بر روی زندگی انسانها تاثیر بگذارم و چون این امر محقق نمیشود داستان نویسی برایم ارزشمند نیست.
در چگونه گفتن اولویت با مخاطب است
نویسنده روی ماه خداوند را ببوس در پاسخ به سوال یکی از حاضران درباره سیاه نمایی در آثارش گفت: وقت نوشتن در آنچه که میخواهم بگویم، به مخاطب فکر نمیکنم اما در چگونه گفتن اولویتم مخاطب است. برایم تفاوتی نمیکند آنچه که نوشتهام حال مخاطب را خوب میکند یا بد؛ به نظر من آنچه که اهمیت دارد فردیت نویسنده است و صداقت او. یک نویسنده نباید دروغ بگوید حتی اگر این دروغ خوشایند مخاطب باشد.
وی اضافه کرد: به نظر من باید آنچه که حقیقت وجودی ما و جامعه ماست عنوان شود. من برای کودکان هم کتابهای صمد بهرنگی را بسیار بیشتر از کتابهای پاستوریزه امروزی میپسندم چون اعتقاد دارم دنیا زشتیهایی دارد که باید گفته شود و ابدا باور ندارم که علم و روانشناسی همه چیز را تحت کنترل خود دارد. به نظر من دیروز بهتر از امروز است و امروز بهتر از فرداست. این تفکر شاید به نوعی نگرش «دم غنیمتی» را در ما زنده کند چرا که به نظر من امکانات تو امروز بیشتر از فردا و مشکلات تو فردا بیشتر از امروز است و احساس میکنم این تفکر تو را برای آینده آماده میکند. تو با یک پیش زمینه ذهنی وارد این تلخکامیها میشوی و این کمتر از نگران کننده است.
مستور در ادامه با اشاره به فروش بالای آثارش گفت: کتابهای من اروتیک، سیاسی و طنز نیست اما خوانده میشود و این برای «جامعه» ما نگران کننده است. یعنی مخاطب با این شخصیتها و اتفاقات تلخ پیرامونشان احساس «هم ذات پنداری» دارد و این یک مشکل اجتماعی است.
وی ادامه داد: من همواره گفتهام که در جامعه ما زنان خوش قلمتر از مردان هستند چرا که یکی از مهمترین نکات در نویسندگی «نقطه گسست» است. زنها در رویاهایشان میدانند که از زندگی چه میخواهند اما به هزار و یک دلیل نمیتوانند به اهدافشان برسند و دچار از هم گسیختگی میشوند و این موضوع کمک زیادی به قلمشان میکند. البته من آرزو میکنم ادبیات خوبی نداشته باشیم و در عوض مشکلاتی هم نباشد.
نوشتن نمایشنامه در کمتر از ۱۰ روز
نویسنده من دانای کل هستم در توضیح جدیدترین اثرش نمایشنامه دویدن در ماه که در کمتر از یک هفته به چاپ سوم رسیده است گفت: این اثر دومین نمایشنامه من بعد از دویدن در میدان مین است. نوشتن داستان وقت زیادی از من میگیرد اما نمایشنامه را خیلی سریع مینویسم. اولین نمایشنامهام را در دو روز نوشتم و دویدن در ماه را در کمتر از ۱۰ روز و تصور میکنم آنچه باعث این اتفاق میشود این است که من اصولا دیالوگ نوشتن را دوست دارم و توصیفات است که وقت زیادی از من میگیرد و نمایشنامه این توصیفات را ندارد.
مستور در پاسخ به این سوال که باتوجه به تصویری بودن آثارش و علاقه خودش به سینما چرا تاکنون اثر سینمایی بر اساس داستانهای او تولید نشده است گفت: از سال ۸۵ به شکل جدی از من خواسته شد تا اجازه دهم تا کارهایم به فیلم تبدیل شود. محمد رحمانیان و منوچهر محمدی از من خواستند تا بر اساس استخوان خوک و دستهای جذامی فیلمنامهای بنویسند. من سینما را دوست دارم اما سینمای ایران را نه؛ به همین دلیل با گذاشتن شرایط بسیاری پذیرفتم.
وی افزود: فیلمنامه نوشته شد و من اصلا از آن راضی نبودم. خوشبختانه در آن زمان بنیاد سینمایی فارابی که حق ساخت این کتاب را خریده بود با دو داستان این کتاب برای ساخت مخالفت کرد که یکی درباره زندگی یک روسپی است و دیگری درباره یک جمع جوان؛ من که آن روزها به دنبال بهانه بودم، انصراف خودم را اعلام کردم هرچند این اتفاق باعث شده بود که خود آقای رحمانیان هم زیر بار سانسور فیلمنامه نرود و خوشبختانه آن فیلم ساخته نشد.
این نویسنده و مترجم اضافه کرد: پس از آن به همه ناشران کتابهایم گفتم که هرگونه درخواست درباره اقتباس سینمایی از آثار من را بدون آنکه حتی به من بگویند رد کنند.
مستور ادامه داد: من آثار کارور را به فارسی ترجمه کردهام و میتوانم ادعا کنم که جهان او را به طور کامل میشناسم. وقتی فیلم اقتباسی رابرت کافمن از داستانهای او را دیدم متوجه حفظ روح آثار کارور در این فیلم شدم. برای من نیز امر مهم همین روح اثر است. در بسیاری از فیلمهای موفق سینمایی میبینیم که یک نفر داستان نوشته، دیگری آن را به فیلمنامه تبدیل کرده و شخص دیگری برای آن فیلم دیالوگ نویسی کرده است. اما چون ما در دوران ماقبل از تقسیم کار به سر میبریم میبینیم که داستان نویس و کارگردان و طراح صحنه و بازیگر یکی است.
رنج نویسنده بودن ورای شادکامیهاست
نویسنده کتاب من گنجشک نیستم در پاسخ به این سوال که به آنچه که از زندگی میخواهد رسیده است یا نه گفت: من سالها پیش در سه گزارش کوتاه درباره نوید و نگار گفتم که سالها بود به این نتیجه رسیده بودم که اگر از زندگی چیز زیادی بخواهم زندگی هم از من چیزهایی خواهد خواست که خیلی خوب میدانستم نمیتوانم از عهدهشان بربیایم. با زندگیام رفتار مسالمتآمیزی داشتم. به او فشار نمیآوردم تا مجبور نباشم فشار او را تحمل کنم. من به طورکلی اهل جنگیدن نیستم. با هیچکس و هیچچیز. و مهم تر از آن اینکه میدانم اگر یک گام لذت بخش بردارم باید سه گام عذاب آور به عقب برگردم.
وی در پایان در پاسخ به این سوال که زندگی در شمایل یک نویسنده معروف چگونه است گفت: من آنقدرها هم معروف نیستم. گاهی در خیابان کسی صدایم میزند و عکس یادگاری میگیرد که اتفاق لذتبخشی است اما در نهایت رنج نویسنده بودن ورای شادکامیهاست. نگاه داشتن شادی امری دشوار است به همین دلیل هم سعی میکنیم از لحظات شادمانیمان عکس بگیریم تا آنها را فراموش نکنیم. اما رنجها همیشه با ما میمانند حتی اگر سعی کنیم فراموششان کنیم.
وی افزود: نویسنده همواره در حال نوشتن است، بیشتر آن وقتی که نمینویسد. نویسندگان عموما زیست معمولی ندارند به این دلیل که مدام در رنجند. آن قسمت از داستان که مخاطب لذت بیشتری از آن میبرد یعنی نویسنده رنج فراوانتری برای نگارشش برده است. نویسندگی یعنی رنج کشیدن برای لذت دیگران و این ابدا کار عاقلانهای نیست.
خوانش بخشی از کتاب چند روایت معتبر توسط نیما رییسی گوینده، مجری و بازیگر از دیگر بخشهای این برنامه بود.
مجموعه نشستهای کوتاه با داستان با هدف ترویج داستان کوتاه تاکنون با حضور نویسندگانی چون رضا امیرخانی، محمدرضا بایرامی و حسین مهکام و با استقبال علاقهمندان به ادبیات به دبیری سید مهدی شجاعی و با اجرای حسین آشتیانی در فرهنگسرای اندیشه برگزار شده است.
ارسال نظر