حجت الاسلام بابایی در برنامه «ضیافت» مطرح کرد:
فهم تمدنی مهجوریت زدایی از قرآن است/انسان متقی متمدن است
حبیب الله بابایی گفت: انسان متقی متمدن است نه یک انسان متعصب مذهبی بدون اینکه نقش مدنی خود را درست ایفا کند، نیست؛ بلکه انسانی است که تقوا را به صورت حرفه ای فرا می گیرد و از آن استفاده می کند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری موج، شانزدهمین برنامه ضیافت سه شنبه شب ۱۴ خردادماه ۹۸ از شبکه چهار سیما روی آنتن رفت. موضوع این برنامه «فهم تمدن قرآنی» بود که با اجرا و سردبیری مالک شجاعی ، عضو هیات علمی پژوهشکده علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و با حضور مجدد حجت الاسلام والمسلمین حبیب الله بابایی مدیر گروه مطالعات تمدنی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد.
لزوم توجه اجتماعی به قرآن
حجت السلام والمسلمین بابایی از پژوهشگران پیشگام در زمینه فهم تمدنی قرآن درباره بحث نگرش تمدنی گفت: کاپلان در کتاب «یهودیت به مثابه تمدن»، حدود ۸۰ سال پیش این کتاب را برای یهودیان نوشت که یکی از نکته های مهم کتاب آقای کاپلان، بحث تورات خوانی یهودیان است. وی معتقد است خواندن تورات به ما معرفت، ادبیات و سنت مشترک می دهد که جزء شکل گیری ضروریات تمدن یهود است و وقتی با آیین قرآن خوانی ما مقایسه کنیم، متوجه می شویم جامعه شناسی که قرآن را به مثابه یک فکت اجتماعی قرار می دهد و رصد می کند چه کارکردهای اجتماعی دارد و آن را تبدیل به یک پژوهش در مقابل عوامل اجتماعی می کند.
وی بیان کرد: یکی از اصول اخلاقی که در میان جامعه مسلمانان منجر به نظم اجتماعی شده، قانون نیست و ذهنیت پرهیزکارانه یا تقوا یا زندگی متقیانه است. اگر مساله تقوا را در قرآن تبدیل به آموزه ای تربیتی و پرورشی کنیم و در مدارس آموزش دهیم، به جهت عملی ترویج می شود.
انسان متقی، انسانی متمدن است
حجت الاسلام بابایی خاطرنشان کرد: حتی اگر نگاه الهی هم نداشته باشیم، انسان متقی، انسانی متمدن است و اینها به عنوان شاخص های اخلاقی تمدن به حساب می آیند. وی یک انسان متعصب مذهبی بدون اینکه نقش مدنی خود را درست ایفا کند، نیست؛ بلکه انسانی است که تقوا را به صورت حرفه ای فرا می گیرد و از آن استفاده می کند.
وی در پاسخ به اینکه انسان معاصر چطور می تواند مهجوریت قرآن را از بین ببرد، اظهار کرد: ما قرآن را در خواندن مهجور نکردیم اما در فهمیدن مهجورش کرده ایم؛ اساساً وقتی برای فهم و تدبر قرآن نمی گذاریم و به مرحله عمل که می رسیم حوصله آن را نداریم و لذا این مهجوریت اتفاق می افتد.
تاثیر روانی مدرنیزاسیون بر نخبگان جهان اسلام
حجت الاسلام بابایی درباره متروک بودن قرآن در دنیای اسلام گفت: باید سوالی را در ابتدا مطرح کنیم؛ آیا متروک بودن قرآن امری معرفتی است یا روانی؟ یعنی اگر نخبگانی در دانشگاه و افرادی در جامعه و کسانی که نسبت به قرآن بی مهری دارند، در مطالعات شان محوریت لازم را نداشته باشد، علتش امری معرفتی است یا روانی؟ در این مورد معتقدم علت روانی این موضوع، برآمده از مدرنیزاسیون است. تلقیات ناصوابی که از دنیای غرب امروز در پشت کردن به متون دینی وجود دارد، برآمده از این رفتار است که اگر بخواهیم در دنیای امروز پیشرفت کنیم باید از قرآن عبور کنیم؛ این خطای معرفتی که به تلقیات نادرست از دنیای امروز بر می گردد، امری روانی و ناخودآگاه است که افراد فکر می کنند نباید به قرآن مراجعه کنند.
وی رهایی از این موضوع را به آگاهی بخشی مرتبط دانست و افزود: بزرگان جامعه در ترسیم آینده ملت و گذر از نقاط بحران آمیز و حل بحران های جهان اسلام، مدام و آگاهانه و هوشمندانه به قرآن تمسک داشتند و آنچه که امروز در میان اقشار جامعه به سمت نزدیک شدن به فهم تمدنی قرآن سوق پیدا می کند، مهجوریت زدایی از قرآن است هرچند فاصله ها از قرآن همچانان در دنیا پابرجاست.
گام های بازگشت علمی به قرآن
این استاد دانشگاه توضیح داد: از این مسیر می توانیم در مورد بازگشت به قرآن صحبت کنیم؛ گام اول، بازگشت به قرآن برای ما در قالب به رسمیت شناسی قرآن به لحاظ علمی است که باید در جامعه آکادمیک و حوزه های علمیه به رسمیت شناخته شود. گام بعدی به مرکزیت قرآن بر می گردد جایی که پرسیده می شود آیا قرآن متن است یا حاشیه و این در حالی است که متن بودن قرآن، اسلامی بودن آن را تامین می کند.
وی تصریح کرد: در این ارتباط تا زمانی که ظرفیت امت مسلمان در مقیاس امت فعال نکنیم در فهم، خواندن و ارائه الگوی زیستی قرآنی ناموفق خواهیم بود و ما صرفاً نمی توانیم تمام بار قرآن را بلند و فهم تمدنی بر اساس قرآن را ارائه کنیم. این مساله باید در شمولیت قرآن در جهان مورد بررسی قرار گیرد.
حجت الاسلام بابایی در پایان گفت: مهم این است که وقتی علمی وارداتی وارد جامعه می شود، علما آن را مورد نقد و بررسی قرار دهند و افزوده هایی به آن اضافه کنند چراکه این مساله از اهمیت برخوردار است و این، عملیات عالمان دینی برای تبدیل آن علم به علم بومی می شود.
ارسال نظر