عبدالحمید قدیریان در گفتکو با خبرگزاری موج (۱):
هنر بهترین مدیوم برای سیر در مفاهیم است/عاشورا را به مثابه یک مفهوم باید دید نه یک اتفاق
عبدالحمید قدیریان در مورد نحوه سوژه یابی و روند تولید آثارش در نمایشگاه همپای نور توضیحاتی ارائه کرد.
این روزها نمایشگاه نقاشی های عبدالحمید قدیریان با عنوان «همپای نور» شامل۳۲ تابلو بر گرفته از حوادث و اتفاقات واقعه کربلا و برخی موضوعات دینی و مذهبی دیگر، به همت فرهنگستان هنر در موزه هنرهای معاصر فلسطین برپا شده، که بعد از یک هفته تمدید، فردا چهارشنبه ۲۶ شهریور ماه به پایان خواهد رسید. بر همین اساس، با این هنرمند مطرح و فعال در عرصه سینما و نقاشی به گفتگو نشستیم. در بخش اول این گفتگو، عبدالحمید قدیریان به نحوه سوژه یابی و روند تولید آثارش پرداخت که مشروح آن را در ادامه می خوانید.
آیا شما به عنوان یک نقاش عاشورایی پرکار، با کمبود سوژه مواجه نمی شوید؟
واقعیت این است که اصلا به تولید اثر هنری فکر نمی کنم، بلکه راجع به اتفاقاتی که در پیرامونم می افتد حساسم و به آنها فکر می کنم. خداوند به دفعات در قرآن از ما می خواهد که در آیاتش فکر کنیم و به سادگی از کنار آنها عبور نکنیم. با دقت در پیرامون خود خواهیم دید که مدام اتفاقتی می افتد، و اگر درست به آن اتفاقات بنگریم خواهیم دید که آنها از جنس آیات خدا است. برای همین سعی در آن دارم که مداوم صحنه های پیرامونم را رصد کنم و در آیاتی که در اطرافم رُخ میدهد تفکر، تدبر و تعمق کنم. تلاش دارم تا رابطه بین این آیات را پیدا کنم و متوجه شوم که برنامه خداوند چیست و به کدام سمت حرکت میکند؛ چرا که خداوند طبق یک برنامه مشخص صحنه ها را رقم می زند و من می خواهم بدانم آن برنامه چیست. نمی خواهم از برنامه خدا جلو بزنم، اما می خواهم دست کم از برنامه خدا عقب نیفتم و سهمی در تحقق آن داشته باشم و با آن همراه شوم.
پس شما میفرمائید که حتی هم اکنون هم وقایع عاشورا را در اطراف خود می بینید؟
عاشورا به عنوان یک کلید رمز است. عاشورا رمز حیات انسانهاست. عاشورا در لحظه لحظه زندگی همه بشریت جاریست و انتها ندارد، به شرط آنکه به آن در قالب یک اتفاق ننگریم و آن را یک مفهوم بزرگ و شامل بدانیم. وقایع و صحنه هایی که هر یک از ما در آن قرار داریم، اگر درست بنگریم صحنه ای برای رشد ما خواهد بود. حضور شما در این نمایشگاه در حالی که منتظرتان نبودم آیا تنها یک اتفاق است؟ چه کسی شما را فرستاد؟ واقعیت آن است که هیچ برگی بی اذن الهی نمی افتد؛ وقتی از این منظر به موضوعات نگاه می کنیم، صحنه ها برای ما سرشار از رشد می شود و دیگر از کنار اتفاقات به سادگی عبور نمی کنیم و سعی میکنیم با فهم صحنه ها کلام خدا را متوجه شویم. بر این باوریم که خدا «رب» ماست و همه شرایطی که بر ما حاکم می شود حکم تربیتی دارد. هر صحنه ای که ایجاد می شود شاید برای تربیت من باشد یا تربیت شما و یا تربیت اطرافیانمان؛ همه ما به طور همزمان در یک صحنه در حال تربیت شدنیم. حال اگر منظر عاشورایی را به منظر خود بیفزاییم نتایج بسیار جالب و راهگشایی خواهیم یافت.
برای فهم مفاهیم روزمره پیرامون خود بسیار رو به عاشورا می آورم و تلاش دارم مشکلات فکری خود را در آن جستجو کنم. برای مثال از خود می پرسم که چرا آن بزرگواران همچون حضرت علی اکبر(ع)، علی اصغر(ع) و ابوالفضل (ع) و ... در آن رویداد حضور داشتند و به شهادت رسیده اند؟ چرا از میان همه یاران امام حسین ع که در روز عاشورا به شهادت رسیده اند تنها تعدادی از آنها همچون حضرت علی اکبر(ع)، علی اصغر(ع) و ابوالفضل (ع) و حضرت زینب (س) نور دارند و قلوب مؤمنین را به سمت خود می کشند در حالی که ما باقی شهدا به رغم همه ارج و قرب و جایگاهی که دارند چنین ویژگی ندارند؟ خدایا رمز آن چیست؟
سعی می کنم مدتها برای فهم این گونه مفاهیم وقت بگذارم و مطالعات و همنشینی با اهل علم را در برنامه خود قرار دهم و تا جایی که ظرف وجودیم اجازه می دهد در آن مفهوم سیر کنم و ابعاد مختلف آن را ببینم و بررسی کنم. در بسیاری از مواقع با سیر این مراحل به تصویری دست پیدا می کنم و آن را بر بوم نقش می زنم.
گاهی پیش می آید که مدتها دست به قلم نمی شوم و گاهی هم مانند زمانی که مجموعه «آسمان حسین» را کار می کردم، در یک زمان اندک تصاویر مختلف بسیار و معارفی بر من جاری شد که ظرف دو ماه توانستم حدود بیست تابلو را اجرا کنم بطوری که حتی خودم از این اتفاق حیرت می کردم. در آن دوران همزمان سه تابلو را با هم کار می کردم، چرا که تصاویر آن تابلوها را که در ذهنم شکل گرفته بود، می دیدم و فقط کافی بود آنها را بر تابلو نقش بزنم.
لازم به ذکر است که قصدم هنرمند شدن نیست، بلکه نیت درک و فهم جایگاهم در هستی و همراه شدن با برنامه های خداست، از آنجایی که بهترین مدیوم برای سیر در مفاهیم را هنر می دانم، به همین دلیل از آن برای این منظور استفاده می کنم.
ارسال نظر