نگاهی به چند مقطع بحرانی و تأثیر آن بر ادوار جشنواره فیلم فجر؛
عبور از بحرانها با فجر/ جشنوارهای که در دل بحران متولد شد
مرور همزیستی جشنواره فیلم فجر و بحران های مختلفی که در طول عمر برگزاری اش بوقوع پیوسته، توانایی و اهمیت مهمترین جشنواره سینمای ایران در عبور از حوادث را به خوبی نمایان می کند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری موج، سال پیش زمانی که سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر در جریان بود، تنها آواز اخبار شوم کرونا از «یوهان» در کشور چین به گوش میرسید. اما چند روزی پیش، از اختتامیه جشنواره و اعلام برگزیدگان آن نگذشته بود که اخبار اعلام کردند کرونا به ایران راه پیدا کرده و بعد جهان با این بحران درگیر شد.
حالا سی و نهمین جشنواره فیلم فجر به عنوان مهمترین رخداد سینمایی در ایران، قرار است در یکی از بحرانیترین روزگار ایران برگزار شود؛ رخدادی که در طول سالهای حیاتش بحرانهای فراوانی را به چشم دیده است.
جشنواره فیلم فجر در روزهای تلخ جنگ تحمیلی کار خود را آغاز کرد. همین مسأله نشان میداد که قرار است فیلم، مَفری باشد برای کاهش دردها و اَلمهایی که بر مردم چیره است؛ سینما قرار بود صحنهای باشد برای ارائه تصویری امیدبخش و روحیهدهنده به مردمی که درگیر با بحرانی فراگیر به اسم جنگ بودند.
بهمن ماه سال ۶۱ جشنواره فیلم فجر اولین دوره فعالیت خود را به صورت غیررقابتی با حضور فیلمسازان سرشناسی چون علی حاتمی و بهرام بیضایی با فیلمهایی چون «حاجی واشنگتن»، «مرگ یزدگرد»، «خط قرمز» و... آغاز کرد؛ چندماهی از آزادسازی خرمشهر گذشته بود و مردم ایران در شادی این رخداد بودند اما سایه شوم ترورهای مجاهدین خلق، روح عموم مردم را خدشهدار کرده بود. تیر، مرداد و شهریور سال ۶۱ ترورهای گستردهای در ایران رخ داد که در آن چهرههایی چون آیتالله صدوقی و اشرفی اصفهانی به شهادت رسیدند و در چند بمبگذاری پی در پی در مکانهای مختلف شهر تهران از جمله ترمینالخزانه، خیابان خیام و میدان امامخمینی صدها تن از مردم تهران به کام مرگ فرو رفتند و نگرانی عمیقی، مردم را از حضور گسترده و تجمع در فضاهای شهر بازمیداشت.
در پی ربودهشدن حاج احمد متوسلیان و ۴ دیپلمات ایرانی در همین سال فضای اجتماعی کشور در یک شوک دیگر فرو رفت و از سویی شهادت عباس دوران و ماجرای حملههوایی او به ساختمان جنبش عدمتعهد در بغداد، به تخاصم هوایی عراق در شکلی گسترده انجامید و حملات هوایی عراق به شهرهای مختلف کشور، حال روز مردم ایران را در غم از دستدادن عزیزانشان دستخوش تغییر کرد.
برگزارکنندگان جشنواره با توجه به این مشکلات و بحرانها، برگزاری این جشنواره را ضروری دانستند. در همان سال نخست و با توجه به بحرانهایی که وجود داشت، جشنواره با برنامههای متنوعی برای مخاطبان شروع به کار کرد. در فاصله ۱۲ تا ۲۲ بهمن ماه یعنی همزمان با دهه فجر ، در بخش مسابقه، بخش آماتور و بخش جنبی و نمایش ویژه که بیشتر به فیلمهای بینالمللی اختصاص داده شده بود، نزدیک به ۱۰۰ فیلم اکران شد که با استقبال گسترده مخاطبین مواجه شد. طبق آمار «دفتر پژوهشها و برنامهریزی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» ۱۸۰ هزار تماشاگر در ۸ سالن سینمایی که برای اکران در نظر گرفتهشده بود، از برنامههای مختلف جشنواره دیدن کردند.
هفت دوره بعدی جشنواره هم در همین حالوهوا برگزار شد. روزهایی که با شهادت و مرگ گره خورده بود و بحرانهای ناشی از تحریمهای اقتصادی و بعد رحلت امام جشنواره را تحتالشعاع خود قرار داده بود.
سال ۶۵ در پنجمین دوره جشنواره، در حالی که بسیاری از مناطق جنگی زیر حملات شدید هوایی دشمن بعثی قرار داشتند، جشنواره همزمان با تهران به صورت سراسری در ۲۳ مرکز استان نیز برگزار شد. در آن سال که کشور زیر سایه حملات هوایی عراق وضعیت بحرانی را پشتسر میگذاشت، ۹۸ فیلم در ۸۹۷ سانس به نمایش درآمد که باز هم با استقبال چشمگیر دوستداران سینما مواجه بود.
رحلت امام خمینی (ره) بنیانگذار انقلاب اسلامی در خرداد سال ۶۸، ملت را در غم فرو برد و بسیاری از فعالیتها را تحت تأثیر خود قرار داد. آغاز رهبری مقام معظم رهبری، امید را به جامعه بازگرداند و هشتمین جشنواره فیلم فجر در بهمن ماه همین سال برگزار شد.
اما نهمین دوره جشنواره تحتتاثیر دو رخداد بزرگ داخلی و خارجی به شکل دیگری با بحران مواجه بود. ۳۰ دقیقه بامداد ۳۱ خرداد سال ۶۹ زلزلهای منطقه رودبار و منجیل را لرزاند. زلزلهای که ارتعاشاتش تا صدها کیلومتر دورتر از مرکز آن احساس شد و یک وحشت عمومی را به وجود آورد که تا ماهها ادامه داشت. زلزله رودبار ۳۷ هزار نفر از هموطنانمان را به کام مرگ فرو برد و همین اتفاق کام مردم را یکسال پس از پایان جنگ تحمیلی و رحلت امام، بار دیگر تلخ میکرد.
سال ۱۹۹۰ میلادی، مصادف با سال ۶۹ در ایران، جنگ وسیعی تحت عنوان «جنگ خلیجفارس» در منطقه به وقوع پیوست. جنگی که در ادامه زیادهخواهیهای «صدام حسین» کشورهای بسیاری را درگیر نزاع کرد و همین مسأله منجر به آن شد تا بسیاری از فیلمسازان خارجی از حضور در جشنواره امتناع ورزیدند؛ جشنواره به همین دلیل در بخشهای جنبی خود دچار اختلال شد و آن سال فیلم فجر زیر سایه بحرانی منطقهای در وضعیتی ویژه و منحصر به فرد کار خود را پیش برد.
بعد از جنگ و با فروکش کردن بحرانهای داخلی و خارجی جشنواره قدمهای رو به جلویی را در سالهای دهه ۷۰ و نیمه نخست دهه ۸۰ برداشت. اگرچه در سالهای پایانی دهه ۷۰ اعتراضاتی که به «کوی دانشگاه» مشهور بود بحرانهایی را به وجود آورد اما این بحران بهگونهای نبود که کشور و جشنواره را تحت تاثیر خود قرار بدهد. حتی زلزله بم که در نوع خود وسیع و ویرانگر بود؛ با وجود نزدیکی وقوعش به بیستودومین دوره جشنواره در سال ۸۲ و فضای حزنآلودی که در پی داشت تنها به عنوان یک واقعه تلخ ملی جشنواره را تحت تاثیر قرار داد.
اما جشنواره بیستوهشتم در شرایطی برگزار شد که رخدادهای فراگیر بعد از انتخابات سال ۸۸، ایران را وارد یک شرایط بحرانی کرده بود. در سال ۸۸ برگزاری جشنواره متناسب با شرایطی که رخداده بود در هالهای از ابهام قرار داشت. به خصوص که برخی از فیلمسازان با ترکیب هیئت داوران و مسئولین برگزاری جشنواره اختلافنظرهای بنیانی داشتند و در یک شکل اعتراضی قصد کرده بودند تا از حضور در جشنواره صرفنظر کنند. اما در همان سال هم جشنواره با همه مشکلات جاری در کشور برگزار شد. این بحران که تا سال ۸۹ ادامه دار بود بر دوره بیستونهم جشنواره هم تاثیر گذاشت...
سیوهشتمین دوره جشنواره فیلم فجر هم در یکی از سالهای بحرانی ایران برگزار شد؛ سالی که از همان ابتدا با وقوع سیلی وسیع در شمال، مرکز و جنوب ایران آغاز شد و نوید بحرانهای طبیعی و غیر طبیعی در روزهای پیشرو را میداد. اما آبان ماه سال ۹۸ چهره ایران رنگ دیگری به خود گرفت و جدای از بحرانهای طبیعی، بحرانی اجتماعی_سیاسی هم به وقوع پیوسته بود. در ادامه تحریمهای وسیعی که در مجامع بینالمللی و تحت فشار آمریکا، علیه ایران وضع شد، کشور با مشکلات اقتصادی فراوانی دست و پنجه نرم میکرد. مردم در شوک اعتراضها و حوادث پیرامونی آن بودند که ناگاه ترور «شهید قاسم سلیمانی» در عراق به همراه چند تن از یارانش، جو کشور را تحت تاثیر قرار داد و در یک حضور حداکثری عمومی، کشور به صحنه همبستگی مردم تبدیل شد؛ هرچند بیم آغاز یک جنگ بر روح جامعه سایه افکنده بود.
در همان روزها و اندکی پس از شهادت شهید سلیمانی یعنی ۱۸ دیماه سال ۹۸، به ناگاه یک واقعه تأثربرانگیز کشور را در یک بهت فرو برد. به گفته یکی از فرماندهان سپاه یک خطای انسانی منجر به آن شد تا پرواز شماره 752 هواپیمایی مسافربری اوکراین که ایرانیهای بسیاری در آن به عنوان مسافر حضور داشتند؛ به علت اصابت موشکهای پدافند هوایی ایران ساقط شود. اعتراضها به این اتفاق اگرچه رنگی سیاسی به خود گرفت اما بر فضای هنری کشور و رخدادهای هنری هم تاثیرگذار بود. برخی از فیلمسازان با انتشار ویدئوها و یا پستهای اینستاگرامی خبر از تحریم جشنواره دادند و یا اعلام کردند فیلمهای خود را از جشنواره بیرون میکشند. اما در سوی مقابل بسیاری از فیلمسازان معتقد بودند جشنواره و سینما در چنین شرایط بحرانی میتواند به روحیه مردم کمک کند. اگرچه در این دوره اثر سینماگر نامداری همچون مسعود کیمیایی و خودش بنابه دلایلی به جشنواره نیامد، اما جشنواره سیوهشتم با همه این احوال، با حضور پر رنگ بسیاری از سینماگران مطرح چند نسل سینمای ایران همچون مجید مجیدی، ابراهیم حاتمی کیا و بسیاری از چهرههای جوانتر همچون مجید برزگر ، نیکی کریمی، بهروز شعیبی، شهاب حسینی، محمدحسین مهدویان و سعید ملکان برگزار شد.
سال ۹۹ هم با بحران کرونا آغاز شد. بحرانی که شباهت چندانی به بحرانهای فراگیر سالهای قبل نداشت. بحرانی که شکلی جهانی پیدا کرد و بسیاری از رخدادها در سرتاسر جهان را تحت تاثیر خود قرار داد. اگر چه گمان بیشتر مخاطبان و دستاندرکاران سینما این بود که با توجه به اپیدمی کرونا جشنواره با وقفهای پیشبینینشده مواجه شود، اما تجربههای جهانی در برگزاری جشنوارههایی همچون جشنواره «جیفونی»، «ونیز» و «توکیو» و... و الگوسازی بومی صحیح در برگزاری جشنواره «کودک و نوجوان» و «سینماحقیقت» حالا فیلمسازان را به برگزاری جشنواره فجر راغب کرده است. جشنوارهای که باید انتظار بکشیم تا ببینیم کدام فیلمسازان و با چه آثاری در آن حضور پیدا کردهاند.
تاریخ نشان داده است جشنواره فیلم فجر با برگزاری مستمرش، همواره نویدی امیدبخش به عبور از بحرانها را داده است.
ارسال نظر