English

مروری بر آثار سینمای دفاع مقدس (بخش دوم - دهه هفتاد)

درخشش سینمای حاتمی کیا و تنوع نگاه به دفاع مقدس در سینمای دهه هفتاد

دهه هفتاد نقطه به اوج رسیدن کارگردانانی همچون ابراهیم حاتمی کیا و کمال تبریزی در سینمای دفاع مقدس بود و فیلم های خاطره ساز آنها هنوز هم تکرار نشدنی می نماید.

 درخشش سینمای حاتمی کیا و تنوع نگاه به دفاع مقدس در سینمای دهه هفتاد

به گزارش خبرنگار سینمایی خبرگزاری موج، در چهل و یکمین سالگرد هفته دفاع مقدس ، مروری داریم بر آثار دفاع مقدسی چهار دهه گذشته  سینمای ایران که در بخش نخست این گزارش، نگاه گذاریی داشتیم به سینمای دهه شصت؛ و اما در دومین بخش پرونده مرور فیلم‌های سینمای دفاع مقدس، به سراغ آثاری که در دهه هفتاد تولید شده‌اند، رفته‌ایم. 

اگر دهه شصت به لحاظ کمیت بر قله این چهار دهه تولید آثار دفاع مقدسی نشسته باشد، دهه ۷۰ شمسی را که از پُرکارترین دهه‌های سینمای دفاع مقدس است باید قله کیفی این گونه سینمای ایران دانست؛ چراکه به رغم اینکه دیگر جنگی در جریان نبود اما سینما کماکان به این موضوع که تاثیری عمیق بر پیکر جامعه ایرانی و حتی جهان گذاشته بود توجه داشت اما اینبار صرفا جنگ را به نمایش نمی کشید بلکه این پدیده را از وایای مختلف حتی کمدی و طنز بر قاب نقره ای به نظاره نشسته بود؛ تا جایی که در اغلب فیلم‌ها که با مضمون و ساختارهای متفاوت ساخته شدند، جنگ حاضر بود و بیشترین سیمرغ‌های جشنواره ملی فیلم فجر در این دهه به فیلم‌های جنگی رسید. 

نظر شهید آوینی درباره «هور در آتش» چه بود؟

عزیزالله حمیدنژاد در اولین ساخته خود، یکی از مهمترین فیلم‌های دفاع مقدس با نام «هور در آتش» را در سال ۷۰ به تولید رساند. این فیلم در زمان خود نظر مخاطبان را جلب کرد و تاکنون چندین بار هم از تلویزیون به نمایش درآمده است.

هور در آتش

«هور در آتش» که حجم عظیمی از آن در آب و مه می‌گذرد و از نظر اجرایی و تولیدی، قطعا کاری سخت برای گروه سازنده بوده است در خارج از کشور نیز موفق بود و در فستیوال‌های مختلف خارجی به نمایش درآمد. 

شهید سیدمرتضی آوینی در نقد این فیلم می‌نویسد: «هور در آتش یک فیلم معمولی نیست؛ حتی در میان فیلم هایی که به دوران هشت ساله جنگ تحمیلی توجه یافته اند، هور در آتش یک فیلم معمولی نیست. این سخن را به حساب علاقه‌ها  و دل‌مشغولی‌های خاص من نگذارید، اگر چه انکار نمی‌کنم که چنین علاقه‌ای وجود دارد؛ بلکه فضایی که در هور در آتش تحقق یافته تا آنجا به حقیقت نزدیک است که تماشاگر را به این توهم دچار کند که خود را در برابر یک فیلم مستند بی‌نگارد.»

تولید حداقل 15 فیلم جنگی در 2 سال

در سال‌های 71 و 72 فیلم‌های سینمایی «آتش در خرمن» به کارگردانی سعیدحاجی میری با بازی حسین یاری که اقتباسی از یک کتاب با همین نام است، «باز باران» ساخته محسن محسنی‌نسب، «بر بال فرشتگان» به کارگردانی جواد شمقدری، «پایان کودکی» به کارگردانی کمال تبریزی، «پرواز از اردوگاه» اثر حسن کاربخش با بازی جمشید هاشم‌پور، «حماسه مجنون» به کارگردانی جمال شورجه با بازی جهانبخش سلطانی، جعفر دهقان و..، «زیر سایه کنار» ساخته جواد ارشاد، «سایه های هجوم» اثر احمد امینی با بازی مجید مظفری، «شکوه بازگشت» ساخته سیروس مقدم با بازی جمشید مشایخی، افسانه بایگان و...، «سجاده آتش» به کارگردانی احمد مرادپور با بازی رضا ایرامنش که نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد از جشنواره دوازدهم ملی فیلم فجر شد، «صلیب طلایی» اثر عبدالله باکیده با بازی جعفر دهقان، «کودکانی از آب و گل» به کارگردانی عطاالله حیاتی با بازی زنده‌یاد هما روستا، منوچهر آذر، رضا بابک و...، «مسافر غریب» اثر یوسف جمادی و «آبادانی‌ها» ساخته کیانوش عیاری که اقتباسی از فیلم دزدان دوچرخه است و «آخرین شناسایی» به کارگردانی علی شاه‌حاتمی ساخته شدند. 

ناگفته نماند فیلم سینمایی «جنگ نفتکش‌ها» به کارگردانی محمد بزرگ‌نیا در سال 72 براساس واقعه جنگ نفت‌کش‌ها در خلیج فارس در زمان جنگ ایران و عراق و با بازی مجید مظفری، مرحوم عزت الله انتظامی، جمشید جهانزاده و... ساخته شده و بزرگ‌نیا برای این فیلم سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی را از دوازدهمین دوره جشنواره ملی فیلم فجر را دریافت کرده ‌است. 

کرخه من به راین نمی‌رسید اگر....

ابراهیم حاتمی‌کیا کارگردان نام‌آشنای سینما در سال 72 «از کرخه تا راین» را که به عقیده بسیاری یکی از بهترین ساخته های حاتمی کیاست و به عقیده عده دیگر جنجالی‌ترین اثر وی، جلوی دوربین برد. این فیلم سینمایی داستان رزمنده‌ای را روایت می‌کند که دچار عارضه شیمیایی شده و حالا که دوران سخت درمان خود را در آلمان پشت سر می‌گذارد، با تردیدهای بسیار نسبت به باورها و آرمان‌های خودش می‌نگرد. 

بازی‌ علی دهکردی و هما روستا در نقش خواهر و برادری که تفاوت عقیده باعث جدایی و انسانیت باعث پیوند ناگسستنی آن‌هاست و موسیقی متن مجید انتظامی از نقاط قوت «از کرخه تا راین» محسوب می‌شود.

نمایی از کرخه تا راین

در زمان نمایش فیلم «به نام پدر» ابراهیم حاتمی‌کیا در اظهاراتی که ایسنا آن را منتشر کرده، گفته بود: «فیلم «از کرخه تا راین» وقتی به نمایش درآمد،۵۰۰ صفحه اعتراضیه به دفتر رهبری ارسال شده بود تا مانع اکران فیلم شوند. بعد از گذشت سالیان چه اتفاقی افتاد. این فیلمی است که بارها از تلویزیون پخش شده و من مطمئنم که فرزندان همین معترضین، مدافعین این آثار بوده اند.» 

اصغر نقی‌زاده از بازیگرانی که در تعدادی از فیلم‌های مهم حاتمی‌کیا حضور قابل توجهی داشته است، در فروردین ۹۴ در مراسم تقدیر از حاتمی‌کیا در خبرگزاری فارس گفت: «سر فیلم از کرخه تا راین وقتی قرار بود قرارداد امضاء کنم سیف‌الله داد مبلغی را به من پیشنهاد کرد که بسیار کم بود همان موقع به حاتمی‌کیا زنگ زدم و گفتم این پیشنهاد به شعور من توهین کرد. اما حاتمی‌کیا گفت ما نمی‌رویم فقط یک فیلم بسازیم بلکه می‌خواهیم یاد شهدا را زنده نگه داریم. من هم همانجا چک را سفید امضاء کردم.»

وی همچنین گفته بود: «موقع اکران فیلم از کرخه تا راین عده‌ای به او گیر دادند اما رهبری فیلم را دید و خوشش آمد وگرنه این فیلم هم مانند گزارش یک جشن می‌شد.»

ابراهیم حاتمی‌کیا نیز در بخش‌هایی از یادداشت خود که پس از درگذشت سیف الله داد منتشر کرد نوشت: «از خلوتش بگویم. از هم قدمی فراوان در کنار رود راین که گاهی به‌ نرمه اشکی از غربت حضور شیرین می‌شد. او هم‌سفری بود که اگر نبود، کرخه من به راین نمی‌رسید.»

«آژانس شیشه‌ای»؛ الگویی برای تولید فیلم‌های انتقادی 

این کارگردان پس از ساخت «از کرخه تا راین»، 2 فیلم «برج مینو» را در سال 74 با بازی نیکی کریمی، علی نصیریان، علی مصفا، محمدرضا شریفی‌نیا و... و تدوین بهرام بیضایی و «روبان قرمز» را در سال 77 با بازی پرویز پرستویی، رضا کیانیان، آزیتا حاجیان و... ساخت که «روبان قرمز» علاوه بر حضور در جشنواره‌های خارجی و کاندید شدن در چند بخش دوره هفدهم جشنواره ملی فیلم فجر، سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی بخش بین‌الملل (ابراهیم حاتمی‌کیا)، بهترین نقش اول زن بخش بین‌الملل (آزیتا حاجیان) و بهترین تدوین بخش مسابقه سینمای ایران (هایده صفی‌یاری) را از آن خود کرد. 

آژانس شیشه‌ای

اما حاتمی‌کیا در سال 76 با الهام از یک رویداد واقعی «آژانس شیشه‌ای» که عده‌ای آن را به عنوان بهترین فیلم او می‌دانند، تولید کرد که شاید همچنان مهمترین فیلم پساجنگی باشد چرا که تقابل آرمان‌های دیروز با واقعیت و مصلحت امروز را به تصویر می‌کشد. 

پرویز پرستویی، حبیب رضایی، رضا کیانیان، اصغر نقی‌زاده، قاسم زارع و...از جمله بازیگران این فیلم هستند که کارگردانش معتقد است سیاسی‌ترین فیلم تاریخ سینمای ایران را ساخته است. 

برخی منتقدان آژانس شیشه‌ای را یکی از سیاسی‌ترین و جنجالی‌ترین فیلم‌های سینمای ایران برشمرده‌اند؛ فیلمی که در سال‌های بعد به الگویی برای تولید فیلم‌های انتقادی در حوزه‌های سیاسی و اجتماعی تبدیل شد. این فیلم با ۱۴ نامزدی و دریافت ۹ سیمرغ بلورین در رشته‌های بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین فیلم‌نامه، بهترین بازیگر نقش اول مرد، بهترین بازیگر نقش مکمل مرد، بهترین بازیگر نقش مکمل زن، بهترین موسیقی متن، بهترین تدوین، و بهترین فیلم از نگاه تماشاگران، و نیز یک دیپلم افتخار برای دیگر نامزد در رشته بهترین بازیگر نقش مکمل مرد، به رکوردی در تاریخ جشنواره ملی فیلم فجر دست یافت. 

ماجرای کناره‌گیری ابراهیم حاتمی‌کیا از فیلمسازی

رضا کیانیان در گفتگوی تاریخ شفاهی موزه سینمای ایران درباره همکاری خود با حاتمی‌کیا گفته است: « ابراهیم حاتمی‌کیا را نمی شناختم فقط فیلم‌هایش را دیده بودم و به نظرم کارگردان بسیار خوبی است. در آن فیلم آتیلا پسیانی برای حاتمی کیا بازیگرانی و انتخاب بازیگر انجام می‌داد، فیلمبرداری این فیلم کمی به تاخیر افتاده بود و پسیانی تئاتری داشت که باید به هلند می رفت و کارگردان هم گفته بود باید یکی را جای خودت بگذاری و پسیانی به او گفته بود رضا کیانیان مناسب است و مشخصات من را داده بود، حاتمی کیا قبول نکرده بود و گفته بود او فیلسوف است و دائم می‌خواهد با من بحث کند (مقالاتم را در مجلات خوانده بود). زمانی بود که من زیاد می نوشتم که چرا فیلم را به عنوان فیلم نقد نمی کنند و به عنوان پیام نقل می شوند و همچنین مقالاتی درباره تئوری های بازیگری که در جواب آتیلا پسیانی گفته بود بدین شکل نیست، خودش متفاوت است و از من دعوت کردند.»

حاتمی‌کیا با اشاره به ناامیدی مطلقش در زمان نوشتن فیلمنامه‌ «آژانس شیشه‌ای» برای ساخته‌ شدن آن گفته بود: «وقتی فیلمنامه را می‌نوشتم اصلاً امیدی به ساخته شدنش نداشتم چرا که زمان آقای ضرغامی بود و ایشان معاونت سینمایی وقت بودند و تنها سالی بود که فیلم من درجه نازل گرفته بود و در واقع، در زمان مدیریت ایشان بود که رسماً از فیلمسازی دست کشیدم و به پشت دخل بقالی پدرم ایستادم و در بالکن مغازه شروع کردم به نوشتن فیلمنامه «آژانس شیشه‌ای»، با این ذهن ملتهب که هیچ امیدی به ساخته شدن آن نداشتم اما می‌خواستم حرف‌هایم را بزنم.»

وی درباره واکنش مهاجرانی وزیر ارشاد وقت دولت اصلاحات نسبت به فیلمنامه بیان کرده بود:‌ «وقتی فیلمنامه را نوشتم، نسخه‌ای از آن را پیش آقای مهاجرانی بردم و ایشان پس از خواندن فیلمنامه به من تلفن کرد و پرسید چند نسخه از این فیلمنامه دارم؟ همه را جمع کنم و دیگر به کسی نشان ندهم و ببنید چقدر عجیب است که من در دولت آقای مهاجرانی همین فیلم را ساختم و حتی از دست ایشان جایزه گرفتم!»

بوی پیراهن یوسف

علی نصیریان: بوی پیراهن یوسف تداعی‌کننده مفهوم امید بود

«بوی پیراهن یوسف» با موضوع تبعات پساجنگی و بازی علی نصیریان، نیکی کریمی و... و «خاکستر سبز» با بازی آتیلا پسیانی از جمله دیگر آثار حاتمی‌کیا در حوزه دفاع مقدس بود. 

علی نصیریان در گفتگویی با روزنامه جام جم درباره «بوی پیراهم یوسف» گفته بود: «سال‌های زیادی از ساخت بوی پیراهن یوسف می‌گذرد و خیلی از جزئیات این فیلم را به خاطر مرور زمان فراموش کرده‌ام اما خلوص و صمیمیتی در آن اثر بود که مثال‌زدنی است. بوی پیراهن یوسف ازنظر من تداعی‌کننده مفهوم امید بود و این‌که انسان در هر شرایطی با امید زنده است. به‌قول‌معروف، مرگ انسان زمانی فرامی‌رسد که امیدش را از دست بدهد.»

وی همچنین بیان کرده بود: «حاتمی‌کیا به بازیگرش کاملا آزادی‌عمل می‌دهد جز در مواردی که اقتضای کار کارگردان است و باید یک‌سری نکات را به بازیگر یادآوری شود. هیچ‌وقت به بازیگر نمی‌گوید چه کار بکند، چه کار نکن و به نظرم خلق یک موقعیت و درآوردن حس‌وحال یک شخصیت کار خود بازیگر است.»

فرهاد اصلانی: فیلم‌های ملاقلی پور سیمای خشن و واقعی جنگ را ترسیم می‌کرد

«خسوف»، «پناهنده»، «نجات یافتگان»، «سفر به چزابه»، «نسل سوخته»، «هیوا» فیلم های جنگی در سینمای زنده‌یاد رسول ملاقلی پور هستند که «سفر به چزابه» یکی از مهمترین آثار کارنامه اوست که ماندگار شد و برخی معتقدند بهترین فیلم ژانر مقاومت است. 

سفر به چزابه

مسعود کرامتی که در فیلم « سفر به چزابه » بازی کرده است، زمانی گفته بود: «رسول در  همان زمانی که زنده بود به سمت سینمای اجتماعی رفت. این را آثارش نشان می‌دهد و اگر برگشت و «هیوا» یا « مزرعه پدری » را ساخت به این معنا نبود که سینمای دفاع مقدس را رها کرده است. به طور کلی اکثر آثارش اجتماعی بود و قطعا اگر امروز می‌بود، نگاهش خاص‌تر می‌شد و حتی اگر می‌خواست سینمای دفاع مقدس کار کند این نگاه متفاوت می‌بود. او گاهی در گفت‌وگوهایش شعار می‌داد که دیگر کار دفاع مقدسی نمی‌سازد، اما در عین حال که سریع عصبانی می‌شد، به سرعت هم این عصبانیت فروکش می‌کرد. «مزرعه پدری» رسول شاهد این ادعاست که یک کار شسته و رفته و گردن‌کلفت در سینمای دفاع مقدس است.»

همچنین رسول ملاقلی‌پور در جایی گفته بود: «فیلم‌های (دفاع مقدسی) ما در ایران ضد جنگ است، ولی این واژه جوری در کشور ما تعبیر شده که اگر فیلمسازی بگوید کارش ضد جنگ است انگار خائن است.»

فرهاد اصلانی دیگر بازیگر این فیلم نیز در بخشی از مصاحبه ای گفته بود: «یکی از ویژگی‌های رسول ملاقلی‌پور که او را در میان سینماگران هم نسل و هم دوره‌اش شاخص می‌کرد این بود که شهود بالایی داشت و گویا فیلم را قبل از ساخته شدن در ذهنش می‌دید. به کارش اشراف داشت، تکلیفش در فیلم‌های جنگی با خودش خیلی روشن بود. در کنار جریانی که آن روزها در حوزه سینمای دفاع مقدس فعال بود و جنگ را شیک و شعاری نشان می‌داد، فیلم‌های رسول ملاقلی پور سیمای خشن و واقعی جنگ را ترسیم می‌کرد. آثار او بیانگر واقعیت‌های تلخی بود که گاهی راهی به سینمای دفاع مقدس نداشت. به نظرم مخاطب عادی با فیلم‌های او واقعیت جنگ را درک می‌کرد. در نمایش احوالات انسانی، رسول ملاقلی‌پور بی‌ادعا و سینمایش واقعی، صادقانه و یگانه بود.

رسول ملاقلی‌پور فیلمسازی درجه یک و تکرار ناشدنی است، در مقایسه با سینماگران همدوره‌اش بهترین آنها بود و بهترین ماند. بعد از پایان هر فیلم از آن رها می‌شد و به فکر فیلم بعدی بود. از نظر تکنیکی سینمای او یک سر و گردن بالاتر از بقیه فیلمسازان دفاع مقدس بود. می‌شود گفت فیلم‌هایش شبیه سینمای هالیوود بود. زمانی که فیلم جنگی می‌ساخت بیشتر به او حمله می‌شد، برای همین پر از عصبیت بود و مجبور می‌شد سمت ساخت فیلم‌هایی برود که در آنها هم، عصبیت و پرخاشگری وجود داشت. بعد از فوتش نگاه‌ها به او و سینمایش مهربانانه‌تر شد. 

دست کم در تجربه مشترکی که با او داشتم دیدم که «سفر به چزابه» آن گونه که بعدها دیده و ستایش شد، قدر ندید. «سفر به چزابه» نگینی درخشان در سینمای جنگ است، فیلمی که باید روی پرده دید تا متوجه عظمت و جلوه آن شد. موقع فیلمبرداری «سفر به چزابه» در بعضی سکانس‌ها عوامل گریه می‌کردند، اما تعدادی از همان سکانس‌ها که مخاطب را احساساتی می‌کرد حذف شدند. «سفر به چزابه» از دوست داشتنی‌ترین فیلم‌های من است و به عنوان یک ایرانی خوشحالم که اقبال این را داشتم که در یکی از بهترین فیلم‌های رسول ملاقلی‌پور کنارش باشم. خوشحالم این فرصت به دست آمد تا در یادگاری حضور داشته باشم که صادقانه برای نسل بعد، از واقعیت جنگ می‌گوید.»

کمال تبریزی: در «لیلی با من است» خیلی سختی کشیدم

« لیلی با من است » ساخته کمال تبریزی با فیلمنامه رضا مقصودی را می‌توان کمدی خط‌شکنی می‌نامند که در زمان خودش ساخت آن غیرممکن به نظر می‌رسید اما تبدیل به یکی از نمونه‌های برتر در سینمای دفاع مقدس تبدیل شد و توانست سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه را از جشنواره چهاردهم فیلم فجر دریافت کند. پرویز پرستویی، محمود عزیزی، شهره لرستانی و... از جمله بازیگران آن بودند.

کمال تبریزی در مصاحبه ای با روزنامه شهروند گفته است: «به یاد دارم در زمان ساخت «لیلی با من است» یک آقای روحانی به شدت مخالف فیلمنامه ما بودند. ایشان فیلمنامه را خوانده بود و در آن دوران تمام تلاش‌اش را برای مقابله با فیلم کرد. مدعی بود ما می‌خواهیم به جنگ و بسیجی‌ها توهین کنیم یا ارزش‌های دفاع مقدس را زیر سوال ببریم و حس‌هایی از این قبیل که باعث می‌شد با تمام قوا و به‌طور صادقانه مخالفت کند. ولی ما به‌عنوان سازنده چون می‌دانستیم قصد تمسخر نداریم بنابراین مطمئن بودیم این فیلمی می‌شود که اتفاقا تاثیر خوبی می‌گذارد. به خاطر همین یک نفر و این طرز تلقی خیلی دردسر کشیدیم. من هیچ‌کدام از فیلم‌هایم را به سختی «لیلی با من است» نساختم. به قدری این کار سخت بود و به قدری به موانع می‌خوردیم که اگر حمایت آقای حسین حقیقی که در آن زمان در بنیاد فارابی بودند، نبود به هیچ عنوان نمی‌توانستیم این فیلم را بسازیم. من در لیلی با من است خیلی سختی کشیدم و با یک پوست کلفتی عجیب و غریبی این فیلم را ساختم، امکانات نظامی هم به ما نمی‌دادند و برای گرفتن این امکانات چه مسیرهایی را که نرفتیم.»

«کیمیا» و «سرزمین خورشید»؛ ۲ اثر ماندگار احمدرضا درویش

احمدرضا درویش با ساخت «کیمیا» در سال ۷۳ توانست اثر ماندگاری را خلق و جوایز سیزدهمین دوره جشنواره ملی فیلم فجر را در رشته‌های جایزه ویژه هیات داوران، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد، سیمرغ بلورین بهترین جلوه‌های ویژه و سیمرغ بلورین بهترین صدابرداری را از آن خود کند. همچنین نقش‌آفرینی خسرو شکیبایی ، بیتا فرهی و رضا کیانیان در این اثر قطعا به جذابیت آن افزوده است

وی با فاصله‌ای نه چندان زیاد، فیلم جنگی «سرزمین خورشید» را هم با نقش‌آفرینی خسرو شکیبایی، گلچهره سجادیه و... جلوی دوربین برد که توانست ۷ سیمرغ بلورین در رشته‌های بهترین بازیگر نقش اول زن، بهترین موسیقی متن، بهترین طراحی صحنه و لباس، بهترین فیلمبرداری، بهترین صدابرداری، بهترین جلوه های ویژه و جایزه ویژه هیات داوران را بدست آورد.

جمال شورجه نیز با فیلم‌های «عملیات کرکوک»، «عبور از خط سرخ»، «حماسه مجنون»، «لبه تیغ»، «باشگاه سری» و «خلبان» از دهه هفتاد سینمای ایران گذشت اما آثارش آنچنان ماندگار نشدند. 

آیا این خبر مفید بود؟
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری موج در وب منتشر خواهد شد.

پیام هایی که حاوی تهمت و افترا باشد منتشر نخواهد شد.

پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیرمرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

ارسال نظر

آخرین اخبار گروه

پربازدیدترین گروه