این کارتونها بچههای دهه ۶۰ و ۷۰ را میترساند
به بهانه روز جهانی کودک به این مطلب خواندنی میپردازیم که کودکان دهههای ۶۰ و ۷۰ با کارتونهایی بزرگ شدند که بعضی در عین جذابیت و آرامی، شخصیتهایی را به تصویر کشیدند که کودکان را با حس ترس آشنا کردند.
، در کنار آسیبشناسی رسانهها در حوزه کودک، خاطرهبازی با محصولات رسانهای مخصوص کودکان خصوصا کارتون های کودکانه سالهای گذشته، خالی از لطف نیست؛ محصولاتی که در آن زمان متفاوت از امروز بودند. در این میان اتفاق جالب و چه بسا عجیب، وجود شخصیتهای عجیب و گاه ترسناک در کارتونها و برنامههای کودک تلویزیون در دهههای گذشته است که برخی حتی از کشورهای خارجی خریداری میشدند و به نظر چندان مناسب کودکان پای تلویزیون نبودند!
برونکای شرور علیه چوبین مهربان
یکی از کارتونهای محبوب بچههای دهه ۶۰، انیمه ژاپنی به نام «چوبین» محصول ۱۹۷۴ بود که حضور یک شخصیت فضایی کوچک و بامزه را روی زمین روایت میکرد. هرچقدر شخصیت اصلی سریال خوب و دوستداشتنی بود، ضدقهرمان قصه با نام «برونکا»، هیولایی سیاه و درشت بود که برای بسیاری از بچههای کوچکتر ترسناک مینمود.
«برونکا»ی شرور و خبیث از هیچ توطئه و عملی علیه قهرمان فروگذار نمیکرد، هرچند همواره شکست میخورد.
راسویی با چشمان قرمز
دیگر انیمه دهه ۷۰ میلادی ژاپن با عنوان «ماجراهای گانبا» که بین کودکان به «گامبا» معروف بود، اثری درباره موشی به نام «گامبا» و دوستانش که برای نابودی یک راسوی بدکار به نام «نورویی» سفری را آغاز میکنند. در هر قسمت «نورویی» نیروهایش را برای مقابله با «گامبا» میفرستاد و موشهای خوب و قهرمان، با آنها مبارزه میکردند و شکستشان میدادند.
«نورویی» که به خاطر رنگ موهای بدنش، به «راسوی سفید» هم مشهور بود، با صورت خشمگین و چشمان قرمزش بسیاری از بچهها را میترساند.
قصه اژدهاسوار اهریمنی
کارتون «شهر فضایی» محصول ۱۹۹۶ فرانسه و آمریکا که در دهههای ۷۰ و ۸۰ خورشیدی با عنوان «اژدهاسواران» در ایران پخش میشد، ماجرای شخصیتهایی را نمایش میداد که پس از تبدیل کره زمین به مکانی غیرقابل سکونت، در یک شهر هوایی ساکن بودند و باید برای تامین سوخت این شهر، سوار بر اژدها، حبابهایی را با نام «کهربا» جمع میکردند.
سردسته شخصیتهای منفی این مجموعه، شخصی به نام «بالوحشت» بود که با ظاهری ترسناک، علاوه بر مقابله با گروه اژدهاسواران درستکار سریال، بچهها را هم میترساند.
«شنی» مهربان و ترسناک!
مینیسریال لایواکشن انگلیسی با نام «بازگشت سامیاد» که شبکه بیبیسی در سال ۱۹۹۳ و در ادامه مینیسریال «پنج بچه و آن» ساخت، در دهه ۷۰ و ۸۰ چندین بار روی آنتن صداوسیما رفت. این سریال اثری درباره چهار خواهر و برادر است که به خانه عمهشان فرستاده میشوند و در نزدیکی خانه عمه، موجود عجیبی را مییابند که زیر شن زندگی میکند و میتواند آرزوهای بچهها را برآورده کند.
«شنی» با وجود مهربانیاش، از ظاهر جذابی برخوردار نبود و حتی عدهای از بچههای کوچک را میترساند!
مانتیس در برابر «هاچ»
کارتون «هاچ زنبور عسل» را که برای چند نسل پخش شد و همواره محبوب بود، به یاد دارید؟ ماجرای زنبور کوچکی که از مادرش جدا شده بود و به سفری برای یافتن مادر گمشدهاش رفت. در این انیمه سریالی محصول دهه ۷۰ ژاپن نیز یک شخصیت ترسناک وجود داشت: حشرهای از گونه مانتیس که به نام «ملخ سبز» در یاد بسیاری از بچههای دیروز مانده است.
«ملخ سبز» در تیتراژ این کارتون هم حضور داشت و بسیاری از بچهها را میترساند، ولی به خلاف بعضی از دیگر موارد، دشمن اصلی «هاچ» محسوب نمیشد.
یک کارتون متفاوت و وهمآلود
آخرین کارتون خارجی از این دست را «زمزمه گلاکن» میتوان دانست. این مجموعه محصول ۱۹۸۰ انگلیس قصه آدمکوچولوهایی به رهبری «گلاکن» است که دهکدهشان دچار آبگرفتگی شده و میخواهند با آن مقابله کنند. این اثر که در دهه ۶۰ روی آنتن تلویزیون رفت، مجموعه تصاویری غیرمتحرک بود که با روایت راوی دارای قصه شده بود.
به خلاف دیگر عناوین این فهرست، «زمزمه گلاکن» شخصیت ترسناک مشخصی نداشت و خود مجموعه به طور کلی وهمآلود و ترسناک بود؛ خصوصا به دلیل موسیقی رازآمیز و متفاوتی که داشت.
ارسال نظر