۲۷ شهریور روز شعر وادب فارسی؛
شعر و ادبیات با روح و جان مردم ایران پیوندی عمیق دارد
سرزمین ایران در تمام اعصار، مهد پرورش و بالندگی شاعران بسیاری بوده است. در سرزمین ایران شاعرانی می زیسته اند که در سخن سرایی گـوی سبقت را از سایر سخنوران ربـوده اند.
خبرگزاری موج - عبدالرضا بالازاده؛ یکی از برجسته ترین آنان در کهکشان ادب معاصر، سیّـد محمد حسین بهجت تبریـزی، برخاسته از خطه ی آذربایجان است. سیّد محمد حسین به سال ۱۲۸۵ هجری شمسی در روستای خشکناب آذربایجان پای به عرصهی وجود گذاشت. پدرش سید اسماعیل موسوی معروف به حاج میرزا خشکنابی در تبریز وکیل بود. دوره کـودکی خود را در روستا نزد «ملا محمد باقر» و «ملا ابراهیم» قرآن و گلستان سعدی را فرا گرفت. در همان دوران با دیوان حافظ آشنایی پیدا کرد. وی پس از تحصیل در مدرسه و فرا گرفتن ادبیات عرب و مقدمات در مدرسه طالبیه تبریز، در سال ۱۳۰۰ شمسی برای ادامه تحصیل به تهران عزیمت کرد و در مدرسه دارالفنون درس خواند. پس از آن برای ادامه تحصیل وارد دانشکده طب شد. قبل از پایان دورهی پزشکی به دلایلی ترک تحصیل و مدتی در تهران بـود تا این که در سال ۱۳۱۰ شمسی وارد خدمت شد. نخستین جرقهی شاعری در چهار سالگی در وجودش اتفاق افتاد؛ سپس در نُه سالگی ابیاتی را سرود.
در اوایل جوانى با نام شاعری «بهجت» و سپس «شیوا» تخلص مىکرد. اما به علت ارادتی که از کودکى به خواجه شیراز داشت؛ براى یافتن تخلص به دیوان حافظ تفالى زد و دوبار کلمه شهریار آمد. آن گاه واژه شهریار را به عنوان تخلص برگزید.
شهریار پس از سفر به خراسان، برای کار در اداره ثبت اسناد، به نیشابور رفت و در آنجا کمالالملک را ملاقات کرد. سپس از نیشابور به تهران بازگشت و در سال ۱۳۱۵ شمسی در بانک کشاورزی استخدام شد و تا ایام بازنشستگى به همین خدمت مشغول بود و پس از یک دوره بیماری طولانی در بیمارستان مهر تهران بستری شـد و در روز بیست و هفتم شهریـور ماه سال ۱۳۶۷ شمسی در تهران بـدرود حیات گفت. پیکرش را پس از تشییع، بنا به وصیتش در«مقبره الشعرای» تبریز و در کنار مشاهیر ادب و هنر به خاک سپرده شد. روز درگذشت این شاعر معاصر را «روز شعر و ادب فارسی» نامگذاری کردهاند.
شهریار مشهورترین شاعر ایران زمین در یک صـد سال گذشته را، آخرین قُلّه شـعر کلاسیک فارسی و از غزل سرایان معاصر دانستهانـد. او مردی آرمانخواه و مردم دوست بود. مجالست شاعر با مفاخر معاصر چون ابوالحسن صبا، کمالالملک و علی اسفندیاری در شکلگیری شخصیت فکری وی مؤثر واقع شد. او به موسیقى علاقه شدید داشت و در جوانى سهتار مىنواخت. در خاطراتش میگفت: «اغلب اوقات را سرگرم ساز بودم و به ندرت ساز را زمین میگذاشتم تا جایی کـه شبها ساز روی سینهام بـه خواب میرفتم». او در سرودههای نغز خود به آلات موسیقی، گوشهها و ردیف دستگاه و الحان موسیقی ایرانی اشاره میکند:
من این شکسته که خوانم ز سوز به ماهور/مگر ز ساز صبا بشوم جواب شکسته
و یا:
ای دل ز دوستـان وفــادار روزگـار جـز ساز من نبود کسی سازگار من
اشک است جویبار من و نالة سـه تار شب تـا سحـر ترانـة جویـار من
شهریار در قالبهای گوناگون شعر سرود. نخست با غزل آغاز کرد سپس با مثنوی، قطعه و قصیده ادامه داد و سرانجام بـه شعر نیمایی روی آورد. شعرهایش واکنش شاعرانـه بـه رویـدادهای و حوادث پیرامونش بـود و در زمینههای گوناگون و در موضوعهای وطنی، اجتماعی، تاریخی، مذهبی و ... شعر سروده است.
اشعارش دربارهی اوضاع زندگی، عشق و انساندوستی، محرومیت و تبعیض، بیاعتباری دنیا، انقلاب و دیدگاه و اندیشههای فرهنگی- اجتماعی و ... شاعر در این راستای تبیین شده است. پرواز خیال، تازگی مضمون، تعبیرات عامیانه در دیوانش، او را از بسیاری شاعران عصر متمایز کرده است وی به دو زبان فارسی و ترکی شعر سروده و شعرهای او در هر در نهایت هنرمندی سروده شده است. دیوانش مجموعهای از غزل، منظومه، قطعه، رباعی به فارسی و ترکی است. منظومهی «حیدر بابایه سلام» به زبان آذری و مجموعهی شعر گوهر فروش، هذیان دل، حالا چرا، ای وای مادرم، دو مرغ بهشتی، منظومهیهای تخت جمشید، افسانهی شب و ... از دیگر، آثار اوست.
دیوان شاعر با مقدمه ملکالشعرای بهار، در سال۱۳۱۰شمسی به چاپ رسیده است. بهار دربارهی شخصیت او میگوید: «او نه تنها افتخار ایران بلکه افتخار مشرق زمین به شمار میرود» غلامحسین یوسفی معتقد است که شهریار: «در شاعری، بیگمان استعدادی درخشان داشت. در سراسر اشعار وی روحی حساس و شاعرانه موج میزند که بر بال تخیلی پوینده و آفریننده در پرواز است و شعر او در هر زمینه که باشد، از این خصیصه بهرهمند است. وی به تجدد و نوآوری گرایشی محسوس دارد. شعرهایی که برای نیما و به یاد او سروده، و دگرگونیهایی که در برخی اشعار خود در قالب و طرز تعبیر و زبان شعر به خرج داده، حتی تفاوت صور خیال و برداشتها در قالبهای سنتی و بسیاری جلوههای دیگر، حاکی از طبعآزماییها در این زمینه و تجربههای متعدد اوست.»
جهان بینی فلسفی، نگرش اجتماعی، جلـوههای عاطفی، ذوقی و هنری اسلوب استـوار نیز از دیگر ویـژگیهای سبکی اوست. شهریار را شاعر ملّی، ولایی و دارای بینش عارفانه میشناسند. در واقع شهریار، «شهریار مُلک سخن» است: «فخر ایران شدی و چشم حسودانت کور / پارسی تیغت و ترکی به کف ات زو بین بود»
قسمت عمده دیوان شهریار غزل است. بیست هشت هزار بیت شـعر بـه زبان فارسی و در حدود سه هزار بیت به زبان ترکی آذری سروده است. سادگی و عمومی بودن زبان و تعبیر یکی از موجبات رواج و شهرت شعر شهریار است و رفته رفته اشعار وی بر سر زبانها افتاد و مردم از شعر او ضرب المثلها ساختند: آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا . . . / و یا : نوش دارویی بعد از مرگ سهراب آمدی . . .
مشهورترین اثر سید محمد حسین، منظومـه «حیدر بابایه سلام» است که از شاهکارهای بینظیر ادبیات ترک بـه شمار میرود. این منظومه شامل دو قطعه شعر کـه به بیش از هشتاد زبان ترجمه شـده است. زیباییهای روستا، آداب و رسوم بومی، صحنه هایی از چوپانان، صدای چاوش، طعم و عطر غذاهای خانگی، عاشیقها، تجدید خاطره، و ... در این منظومه نقش بستهاند:
«بایرام یئلی چارداخلاری ییخاندا / نوروز گلی، قار چیچگی، چیخاندا / آغ بولوتلار کؤینکلرین سیخاندا / بیزدن ده بیر یاد ایلیه ن ساغ اولسون / دردلریمیز قوی دیکلسون داغ اولسون ...» آشنایی شهریار به ادبیات عرب، زبان فرانسه، موسیقی ایرانی و طبع ظریف، آزادیخواهی و خوی روستایی، او را از شعرای ماندگار معاصر ساخته است. این بیت از قصیده معروف «مفتون امینی» در بارهی شهریار شنیدنی است: «از میان نرم دلها شمع روشن شهریار/ آخرین سلطان ملک می فروشان شهریار»
این مطلب، یک خبر آگهی بوده و در محتوای آن هیچ نظری ندارد.
ارسال نظر