یادداشت:
نقدینگی افسارگسیخته در اقتصاد ایران
علم اقتصاد را از آن جهت دقیقترین رشته از مجموع رشتههای علومانسانی میدانند که عمدتا با زبان کمی و آماری سخن میگوید. سخن خود را با زبان ریاضی و اعداد در میان میگذارد و راه را بر مجادلات و مشاجرات کلامی میبندد.
مالک رضایی-خبرگزاری موج، علم اقتصاد را از آن جهت دقیقترین رشته از مجموع رشتههای علومانسانی میدانند که عمدتا با زبان کمی و آماری سخن میگوید. سخن خود را با زبان ریاضی و اعداد در میان میگذارد و راه را بر مجادلات و مشاجرات کلامی میبندد.
گزارش بانک مرکزی از حجم نقدینگی و افزایش آن تا سقف ۲۷۰۰هزار میلیارد تومان و بهتبع آن افزایش حجم پایه پولی، از چه حکایت میکند؟
از اینکه، دولت روحانی، هفت سال قبل، حجم نقدینگی در اقتصاد کشور را با رقمی معادل ۴۷۰هزار میلیارد تومان از دولت قبلی تحویل گرفته و با قرار دادن مستمر انگشت خود بر روی دکمه چاپگرهای پول و خلق شبهپول، آنرا به مرز ۲۷۰۰هزار میلیارد تومان (طبق آمار رسمی بانکمرکزی: ۲۶۵۴۱ هزار میلیارد ریال) رسانده است. (چیزی در حدود ششبرابر).
سئوالهایی که در پی این اقدام به ذهن هر کسی که با الفبای اولیه اقتصاد آشناست، میرسد از این قرار است که
۱. آیا در مدت هفت ساله از سکانداری دولت تدبیر و امید، اقتصاد ما شش برابر، بزرگ شده است که بتوان چنین افزایش سرسام آوری از چاپ پول و افزایش حجم نقدینگی در اقتصاد را با آن توجیه کرد ؟
۲. آیا ذخایر ارزی ما رشد شش برابری داشته است؟
۳. آیا نیروهای مولد اقتصاد ما، ثروتی معادل ششبرابر نسبت به هفت سال قبل، در طی این مدت تولید کردهاند؟
۴. آیا معادنی جدید از طلا و جواهر به عنوان پشتوانه ریال و معادل شش برابر نسبت به هفت سال قبل در کشور پیدا شده است؟
۵. آیا در مجموع صادرات نفتی و غیرنفتی ایران رشدی معادل ۶۰۰ درصد در تراز بازرگانی نسبت به هفت سال قبل ایجاد شده است؟ و…
ناگفته پیداست که پاسخ همه این سوالها و دهها سوال از این قبیل، منفی است. تنها توجیهی که برای فربه شدن این حجم از نقدینگی میتوان یافت؛ رفو کردن ناکارآمدیهای مدیریتی، جبران ریختوپاشها، تامین هزینههای روبهتزاید دولتی، ایجاد مسکن برای تسکین درد بیماری هلندی اقتصاد ایران و سرپوش نهادن بر دهها ناکارآمدیهای دیگر از عرصه مدیریت اقتصادی کشور است.
و در این میان، سقوط ارزش ریال به یکهفتم از ارزش واقعی آن در هفت سال قبل، خروجی منطقی این وضعیت است. این درحالی است که هفت سال قبل هم، ریال ایران نسبت به هشت سال قبل از خود، چهار پنجم از ارزش خود را بطور کامل از دست داده بود و در پایان دولت محموداحمدی نژاد ، پول ایران یک پنجم از قدرت خریدی را در بازارهای ایران و جهان داشت که در آغاز به کار آن دولت از آن برخوردار بود. بر همین اساس و با درک این حساسیت در جامعه، یکی از وعدههای اصلی و اساسی انتخاباتی حسن روحانی هم، باز گرداندان ارزش از دست رفته پول ملی به رخسار اقتصاد ایران بود.
اما با این ضربات پیاپیای که مرتبا بر پیکر نحیف ارزش ریال وارد آمده؛ بعید بهنظر میرسد که پول بینوای ایران بتواند در آیندهای نزدیک کمر راست کند! حال شما میخواهید نام این را بگذارید گرانی، تورم، ابرتورم و یا هرچیز دیگر…؛ اما نام واقعی آن سقوط ارزش پول ملی است.
دمیدن جان تازه به جان نیمهجان ریال هم کار یکی دو روز و یا یکی دو ماه نیست؛ چراکه آن بیماری ظرف آن مدت کوتاه بر آن عارض نشده که در مدت مشابهی درمان شود. بگذریم از اینکه حذف چهار صفر از پول هم ،چاره کار نیست بلکه پاک کردن صورت مسئله و به منزله سفیدآب و سرخابی است که یک شب در شب حجله و عروسی بر سر و روی عروس می مالند. فردا با آب و صابونی شسته می شود و چهره واقعی نمایان میشود .
آن صفرها بر پول ملی به خود نامدهاند تا که به خود باز روند .نتیجه آن گناه ناخجسته ای است که در افزایش بیرویه و بدون حساب و کتاب نقدینگی در حریم پول ملی، مرتکب شده ایم.
وانگهی از قدیم گفتهاند بیماری بر جسم و جان بیمار، به خروار آید و به مثقال برون رود! اما با این روند افسارگیسختهای که حجم نقدینگی با آن مواجه است و با این سرعت تختگازی که ماشین خلق پول از هیچ، پیش میرود، فعلا هر دارویی که ایشان میکنند؛ آن عمارت نیست، ویران میکنند. اما برای درمان بیماری، هنوز فرصتها از دست نرفته است. بهتر است دست خود را از روی دکمههای افزایش دهنده حجم نقدینگی برداریم و کمربندهای اجرایی را در کاستن از هزینههای زاید اندکی سفت تر ببندیم. درد اساسی همان بیماری هلندی در اقتصاد ایران است. بیماریی که ما را در هزینههای اجرایی به ریخت و پاش عادت داده است. بهتر است بپذیریم که از درآمدهای نفتی سابق برخوردار نیستیم و گرنه مصداق این سخن از سعدی خواهیم بود که بگویند:
بر احوال آن مرد باید گریست/ که دخلش بود نوزده،خرج، بیست
ارسال نظر