عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام:
بزرگان آبرو و حیثیتشان را به پای مصلحت نظام بریزند
مظفر گفت: همه در قبال سکوتشان و آسیبهایی که رساندهاند مسوولیت دارند. این سکوت برخلاف ادعای اصلاحطلبی آقایان است. مگر اینکه بگویند ما هم دنبال اغتشاش و آشوب هستیم. اما اگر دم از اصلاحات بزنند اصلاحات با اغتشاش و آشوب در تعارض است.
حسین مظفر در گفتوگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری موج، درباره چرایی فراهم نشدن امکان تجمعات قانونی در رابطه با موضوعات سیاسی در طول سالهای بعد از انقلاب اظهار کرد: شرایط سیاسی کشور ما همیشه یک شرایط بحرانی بوده است. ما تا مدتها درگیر انقلاب و برخورد با رژیم گذشته بودیم. بعد از آن هم جنگ هشت ساله بر ما تحمیل شد. مدتی هم منافقین به صحنه آمدند و ارکان نظام ما را ترور کردند و به ما آسیب رساندند. در جریان دولت اصلاحات هم که میتوانست زمینههایی قانونی برای اعتراضات فراهم شود متاسفانه اصلاحات هم بعضا به شورش و اغتشاش کشیده شد. در جریان کوی دانشگاه و فتنهای که اتفاق افتاد آسایشگاهها را آتش زدند و سوزاندند و بیرون آمدند و بعضی از مراکز نظامی را گرفتند که آنها هم اشتباه کردند. یکی از زمینههایی که اتفاقا مساله فضای انتقادات و اصلاحات را تنگتر کرد این بود که بعضیها به اسم اصلاحات شعار ساختارشکنانه دادند، به اسم اصلاحات دست به آتشسوزی زدند و به چند پایگاه نظامی و انتظامی آسیب زدند و اموال عمومی و اتوبوسها را آتش زدند.
وی در پاسخ به اینکه آیا دولت اصلاحات هم در سروشکل نگرفتن سازوکارهای قانونی برای انجام تجمعات اعتراضی مقصر بوده گفت: متاسفانه سران اصلاحات این مساله را تبیین نکردند یا محکوم نکردند که بگویند اصلاحات ماهیتا با تخریب و اغتشاش متفاوت است. اصلاحات از نظر علمی با اغتشاش و تخریب متفاوت است. ما چیزی تحت عنوان تحصن داریم که دارای یک بار معنایی خاصی است. یا چیزهای دیگری نظیر اعتراض و اصلاحات داریم که هر کدام بار معنایی خاصی دارند. در کنار اینها آشوب، شورش و تخریب داریم که اینها معنای دیگری دارند. درباره آن موارد اولی که گفتم قانون اساسی هم اجازه داده و برای اجرای درست آنها باید فضای مناسب و مبادی درستی ایجاد و تعریف شود. اما متاسفانه هم مسائل و شرایط خاصی که شاه ایجاد نکرد و هم جریان انحرافی که در جریان اصلاحات ایجاد شد و به اصلاحاتِ همراه با تخریب تغییر ماهیت داد. در جریان اصلاحات عدهای میگفتند ما اصل نظام، رهبری و ساختار قانون اساسی را قبول داریم اما شروع به فحاشی و پاره کردن عکس رهبری، حمله به مردم و تخریب اموال عمومی کردند. سران اصلاحات باید این موارد را تبیین میکردند و الان هم باید همین کار را بکنند. من معتقدم همین الان هم کسانی که دل در گرو نظام دارند، گروهها و احزاب اصلاحطلب و اصولگرا که مبانی را قبول دارند باید تبیین کنند. مگر اینکه بگویند ما اصلاحطلب نیستیم. آن کسانی که میگویند اصلاحطلب هستند اگر واقعا اصلاحطلب هستند باید اصل نظام را قبول داشته باشند.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره اینکه چرا در اعتراضات اخیر با وجود حضور پررنگ سلبریتیها شمار زیادی از چهرههای سیاسی برجسته از آقای خاتمی گرفته تا دیگران سکوت کردهاند بیان داشت: من هم بر همین موضوع تاکید دارم که اتفاقا نخبگان کشور در اینجا وظیفه دارند. چون هم بر اساس عرف اجتماعی و هم بر اساس ادعایی که آقایان دارند و میگویند نظام و امام را قبول دارند این وظیفه بر دوش آنهاست. کسانی که ادعا میکنند ما نظام و امام را قبول داریم حالا اگر نقدهایی هم داشته باشند آن جاهایی که احساس کنند بنیان اندیشههای امام و اساس انقلاب و خون شهیدان زیرسوال میرود باید به صحنه بیایند. بعضیها ادعا میکنند ما به خاطر خون شهیدان این کارها را میکنیم. اما مگر شهیدان چه میخواستند؟ آنها همین نظام ولایی و انقلاب را میخواستند. شهیدان برپایی این نظام و چشیدن ثمره آن برای انسانهای حقطلب را میخواستند. حال آقایان اگر این ادعاها را دارند نباید سکوت کنند.
وی اضافه کرد: البته بعضیها هم سکوت کردند و هم متاسفانه به طور عجولانه بیانیههایی دادند که در قبال آن مسوولیت دارند. اینها اگر نمی دانستند سرنخ این اعتراضات در خارج است و پولهایی که خرج میکنند و اسلحههایی که توزیع میکنند و آموزشهایی که در زمینه سلاح نظامی برای برخورد با مردم میدهند وقتی متوجه این موضوعات شدند باید صفشان را جدا کنند. اشکال در اینجاست که بعضی از نخبگان ما آبرو و حیثیتشان را به پای مصلحت نظام نمیریزند. یعنی از نظام آبرو گرفتهاند اما حاضر نیستند آبرویشان را به پای نظام بریزند. از نظر عرفی و منطقی و شعارهایی که میدهند باید این کار را بکنند. از نظر دینی هم که رسول خدا و ائمه میفرمایند هر جا احساس شود که بدعتی در حال رخ دادن است اگر عالمان، اندیشمندان و صاحبنظران آگاهی ندهند و تبیین و روشنگری نکنند خدا اینها را هم به جهنم میبرد و مورد مواخذه قرار میدهد.
مظفر ابراز کرد: همه اینها در قبال سکوتشان و آسیبهایی که رساندهاند مسوولیت دارند. این سکوت برخلاف ادعای اصلاحطلبی آقایان است. مگر اینکه بگویند ما هم دنبال اغتشاش و آشوب هستیم. اما اگر دم از اصلاحات بزنند اصلاحات با اغتشاش و آشوب در تعارض است. کسانی که سکوت کردهاند باید اظهارنظر کنند. اشکالی هم ندارد اگر انتقادی دارند مطرح کنند. چون در جامعه اشکالاتی هست و انتقاد و اصلاحات حق جامعه است. بنده هم که این حرفها را میزنم هزاران اشکال در جامعه میبینم. اما اینکه دلیل نمیشود بنیانها و ساختارهای اصلی نظام را خدشه دار کنم. یعنی ثمره هزار و چهارصد سال مبارزات انسانهای حقگرا و مسلمان را زیر سوال ببرم که یک نظام بدیعی به نام جمهوری اسلامی سرکار آمده که تلفیقی از اسلامیت و جمهوریت است. البته اشکالات موجود هم مهم است و باید برطرف بشود. اما من بخواهم به خاطر این اشکالات ساختارهای اصلی نظام را نشانه بگیریم؟ وقتی هم میبینم که میگویند اصلا اعتراض و اصلاحات و حجاب و انتخابات و همه اینها بهانه است و اصل نظام نشانه است دیگر تردیدی نمیماند. دشمنان از این صریحتر بگویند؟ وقتی چنین صحبتهایی مطرح میشود چهرههای سیاسی باید به میدان بیایند و اظهار نظر کنند.
ارسال نظر