English

خبرگزاری موج گزارش می دهد؛

در دوحه ۳ چه گذشت؟/ آیا نشست های بین المللی راهگشای وضعیت افغانستان خواهند بود؟

در روزهای دهم و یازدهم تیر ماه، نشست سوم دوحه با حضور نمایندگان بیش از ۲۰ کشور و هشت سازمان بین المللی و هیئتی از طالبان برگزار شد اما تعارض منافع بین طالبان با کشورهای همسایه افغانستان، کشورهای غربی و نهادهای بین المللی، مانع دستیابی به نتیجه مثبتی از این نشست ها می شود.

در دوحه 3 چه گذشت؟/ آیا نشست های بین المللی راهگشای وضعیت افغانستان خواهند بود؟
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری موج

، روز گذشته (سه شنبه ۱۲ تیر) روز پایانی نشست سوم دوحه برگزار شد. در این نشست دو روزه هیات طالبان، نمایندگان ویژه ۲۲ کشور‌ در امور افغانستان و نمایندگان هشت سازمان‌ بین‌المللی حضور داشتند. نماینده کشورمان در دوحه، حسن کاظمی قمی بود.

در همین راستا وی اعلام کرد: هدف جمهوری اسلامی ایران تبیین مواضع، انتقال نگرانی‌های تهران درباره افغانستان و توضیح سیاست‌های انسان‌دوستانه جمهوری اسلامی ایران در زمینه اتباع حاضر در کشور به مقامات سازمان ملل و کشورهای شرکت‌کننده در نشست می‌باشد.

با توجه به اینکه یکی از اهداف این نشست آغاز روابط دیپلماتیک جهان با افغانستان تحت حاکمیت طالبان بود، ذبیح‌الله مجاهد، سخنگوی طالبان که سرپرستی هیات اعزامی این گروه به دوحه را برعهده دارد، روز یکشنبه در حاشیه دوحه ۳ با نماینده ویژه عربستان سعودی دیدار کرد. وی در پایان این دیدار گفت عربستان سعودی می‌خواهد هر چه زودتر سفارت خود در کابل را بازگشایی کند. آنها خواستار تعامل خوب با افغانستان هستند و افغانستان نیز عربستان سعودی را کشور مهمی می‌داند.

پیش از این اقدام عربستان، روسیه نیز چندی قبل با اعلام اینکه طالبان را از فهرست سازمان‌های تروریستی خارج کرده، چراغ سبزی برای طالبان روشن کرد تا زمینه به رسمیت شناختن حکومت طالبان فراهم شود.

موضوعات مورد بحث روز دوم مبارزه با مواد مخدر و توانمند سازی بخش اقتصاد بود. اما با وجود تلاش کشورهای دنیا برای در دستوکار قرار دادن مسئله زنان و ایجاد فضای مشارکت سیاسی برای سایر گروه های فعال در افغانستان، تنها چیزی که برای طالبان اهمیت داشت رفع تحریم ها بود.

لازم به ذکر است اهمیت نشست­ های سه گانه دوحه در تلاش برای تشکیل دولت فراگیر با حضور همه گروه­ های فعال در افغانستان بود. زیرا از زمان به قدرت رسیدن در سال ۲۰۲۱، طالبان درخواست برای تشکیل یک دولت فراگیر، تضمین حقوق زنان در تحصیل و کار را رد کرده است. در نتیجه هیچ کشوری حکومت آنها را در کابل به رسمیت نشناخته است. در غرب، ذخایر بانکی این کشور مسدود شده و رهبران ارشد طالبان در لیست سیاه آمریکا قرار دارند. بنابراین این نشست ها می توانست وضعیت مردم افغانستان را به صورت قابل توجهی بهبود بخشد و از موج گسترده آوارگان این کشور به کشورهای همسایه به ویژه ایران بکاهد.

در حال حاضر، هیچ راهی برای خروج از بن‌بست فعلی وجود ندارد؛ چون نه طالبان و نه طرف‌های خارجی، حاضر به «معامله بزرگ» نیستند؛ معامله‌ای که طالبان در ازای رعایت حقوق زنان و تشکیل دولت فراگیر، مشروعیت بین‌المللی به دست آورد. با توجه به قدرت فعلی طالبان در افغانستان، هیچ سناریویی را نمی‌توان پیش‌بینی کرد که بر اساس آن، طالبان حاضر به از دست دادن انحصار قدرت خود باشد یا اینکه بخواهد طبق معیارهای بین‌المللی، تغییری در سیاست‌های سرکوبگرانه ایجاد کند. در سوی دیگر، رهبران سیاسی غربی نمی‌توانند از در صلح با طالبان وارد شوند. به نظر می‌رسد که شکاف اساسی بین حاکمان کابل و کشورهایی غربی تا سال‌ها ادامه خواهد داشت.

با توجه به چنین شرایطی، جمهوری اسلامی ایران تلاش کرد همسو با چین، روسیه و پاکستان در چارچوب گروه تماس منطقه ای، مسائل ناشی از حاکمیت طالبان بر افغانستان را از روشی دیگر حل و فصل کند. در این بین شاید اصلی ترین موضوع، بحث موج مهاجرت گسترده افغانستانی ها به پاکستان و ایران است. نکته مهم اینکه برای بخشی از ایم مهاجران، ایران فقط نقش ترانزیتی دارد و آنها تلاش می کنند از مسیر ایران خود را به ترکیه و سپس اروپا برسانند. در این بین با اخراج چندین هزار افغانستانی از پاکستان و چالش هایی که اسلام آباد در حوزه مرزی با افغانستان دارد، بین دو کشور همسایه تنش ها رو به تزاید است.

بنابراین قابل پیش بینی است که نهادی مانند گروه تماس منطقه ای که البته طالبان از حضور در آن خودداری کرد، به سختی می تواند بحران های ناشی از حاکمیت طالبان بر افغانستان را برطرف سازد. در همین راستا نشست های سه گانه دوحه هم بی نتیجه خواهند بود. در این نشست ها صرفاً کشورها مواضع خود را مطرح می کنند، نهادهای حقوق بشری نسبت به زندگی و شرایط تحصیلی زنان افغانستانی ابراز نگرانی می کنند و در مقابل طالبان هم صرفاً خواستار برچیده شدن تحریم ها و دسترسی به منابع مالی این کشور در خارج و شناسایی از سوی دنیا است. در واقع مطالبات و خواسته ها بعضاً در تعارض با هم قرار دارد. برای طالبان مسئله زنان به هیچ وجه در اولویت قرار ندارد. همچنین با توجه به مشکلات اقتصادی، ترجیح می دهد بخشی از بار شهروندانش را کشورهای همسایه و یا حتی اروپا بر دوش بکشد. لذا با پدیده مهاجرت چندان مشکلی ندارد. حتی می توان گفت طالبان امیدوار است از این ابزارها (اجازه تحصیل زنان و جلوگیری از خروج غیرقانونی اتباعش به  خارج مرزها) در جهت رفع تحریم ها استفاده کند.

بحث تشکیل حکومت فراگیر هم از اساس برای طالبان موضوعیت ندارد. طبیعتاً هیچ گروهی حاضر نیست رقیب خود را در قدرت سهیم کند، طالبان هم مانند بقیه چنین نظری دارد. به ویژه اینکه طالبان به برداشت خاصی از اسلام معتقد است و می خواهد بدون هیچ رقابت سیاسی و درگیری داخلی، آن دیدگاه را اجرایی سازد.

بنابراین انتظار نتیجه از نشست دوحه سه، منطقی نیست. باید پذیرفت اکنون طالبان بر این کشور حاکم است، نهادهای قدرت و ابزارهای نظامی را در اختیار دارد و مهمتر اینکه بخشی از مردم افغانستان (پشتون ها) به این امر راضی هستند. در خصوص نارضایتی سایر گروه ها هم هیچ نظرسنجی و بررسی دقیقی وجود ندارد. لذا نه نشست های دوحه که میتواند به ۴ و ۵ و ۶ هم گسترش یابد و نه اجلاس هایی مانند گروه تماس، بدون نزدیک شدن خواسته های دو طرف دستاوردی نخواهد داشت، این واقعیت افغانستان است و در این راه، جمهوری اسلامی ایران بایستی در چارچوب منافع ملی عمل کند. اولویت منافع ملی ما هم تلاش برای آزادسازی حق آبه هیرمند و جلوگیری از ورود غیرقانونی افغانستانی ها به کشور است.

آیا این خبر مفید بود؟
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری موج در وب منتشر خواهد شد.

پیام هایی که حاوی تهمت و افترا باشد منتشر نخواهد شد.

پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیرمرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

ارسال نظر

مهمترین اخبار

گفتگو

آخرین اخبار گروه

پربازدیدترین گروه