نمود خلأ پولی در بازار فولاد
عقبنشینی روزشمار قیمتها را باید واقعیت این روزهای بازار فولاد به شمار آورد که متاسفانه با کاهش حجم تولید در واحدهای نوردی، ترس از کاهش بیشتر قیمتها، تضعیف حجم خرید و تقلیل موجودی انبارها در بازار داخلی همگام شده است، اما مشخص نیست که دورنمای این بازار در کنار خودنمایی چند جرقه رشد قیمتی در بازارهای جهانی به چه سمتی متمایل خواهد شد.
به گزارش خبرگزاری موج، بازار فولاد در هفتههای اخیر در مسیر کاهش نرخ گام برداشته یعنی غالب مصنوعات فولادی همچون شمش، میلگرد کلاف، ورق و حتی برخی انواع تیرآهن کاهش قیمتهای پراکندهای داشتهاند. در این بین بیشترین افت نرخ به میلگردهای نوردی و شمش و کمترین کاهش قیمتها به ورق و تیرآهن بازمیگردد، هرچند که افت بهای تیرآهن ذوبآهن اصفهان یا کلاف وارداتی ناچیز بوده و حتی بهصورت مقطعی رشد نرخ هم داشتهاند. کاهش تقاضا، رقابت منفی بین تولیدکنندگان، بازارسازی منفی برخی از تجار برای کاهش بیشتر قیمتها، ابهام در اهداف و رفتارهای برخی از تولیدکنندگان و
فروشندگان، میل بازار به کاهش قیمتها، ترس از کاهش بیشتر نرخها و عدم جذابیت خرید و کم رونقی تولید در کنار وجود نسبی تقاضا در بازار را میتوان از ویژگیهای مهم این روزهای بازار فولاد به شمار آورد. هرچند که در پایان ماه رمضان با افزایش محدود حجم معاملات رو به رو بودیم، ولی شاید تمامی تولیدکنندگان و حتی فروشندگان منتظر این وضعیت جدید و بهبود تقاضا بودند و این همبستگی ناخواسته باعث شد تا در این بازه زمانی هم حجم عرضهها افزایش یابد و هم قیمتها تغییری نداشته باشد. شواهدی بر این ادعا را میتوان وضعیت بازار شمش دانست، زیرا در اواسط ماه رمضان محمولههای بزرگی از
شمش خریداری شده و به واحدهای نوردی منتقل شد، اما هماکنون دیگر خبری از آن حجم خرید شمش در میان نیست. بهعنوان مثالی دیگر، بهای شمش در هفتههای اخیر تقریبا ثابت بوده ولی هماکنون با توجه به ضعف تقاضا به سمت افت قیمتها متمایل شده است. این وضعیت در نهایت موجب آن شد که بهای شمش با شکستن کف روانی و فنی ۱۳۰۰تومان، هماکنون در پایه ۱۲۰۰ تومان نوسان کند. با توجه به شرایط فعلی و ضعف مشهود تقاضا شاید روند کاهشی بهای شمش حداقل در کوتاه مدت ادامه یابد، ولی این تمام ماجرا نیست. در بازار میلگرد رقابت منفی و بازارسازیها برای کاهش قیمتها به یک رویه تبدیل شده تا جایی که
میتوان این گونه استناد کرد که روند نزولی قیمتها شباهت بسیاری به دی ماه و بهمن ماه سال گذشته دارد که شاهد کاهش روزشمار نرخها و رقابت فروشندگان برای افزایش حجم فروش بودیم. البته تفاوت بزرگ شرایط فعلی با آن دوران را باید وجود تقاضا در روزهای گرم سال دانست که باعث شده تا اوضاع کلی در این بازار به وخامت آن روزها نباشد. از سوی دیگر قیمتهای جهانی محصولات فولادی هم بالاتر از نرخهای آن دوران بوده است. البته باید گفت که قیمتهای فعلی هم بالاتر از نرخهای آن روزهای بازار است. هم اکنون چند رخداد زیرپوستی در بازار فولاد در حال تجربه شدن است هرچند که نمود چندانی
ندارد. وجود تقاضای موثر در بطن بازار با محوریت مصرفکننده نهایی در روزهای گرم سال، کاهش محسوس حجم تولید در واحدهای مختلف در بخشهای شمش و میلگردهای نوردی، محدودیتهای مالیاتی که خواسته یا ناخواسته حجم و جذابیت تولید را محدود میسازد، رشد امیدواریها به تزریق بودجههای عمرانی در شرایطی که در برخی استانها خبر از تخصیص اعتبار در میان است ولی هنوز تزریق اعتبار صورت نگرفته است، جدی شدن رقابت منفی بین فروشندگان که تولیدکنندگان بزرگ را نیز به کاهش بیشتر قیمتها مجبور میکند، کاهش امیدواریها به بهبود بازار که ضعف خرید و تضعیف موجودی انبارها را شدت بخشیده
است و بسیاری رخداد دیگر که همگی از کاهش عرضهها و وجود سیگنالهای مثبت و منفی در بازار حکایت میکند. این سیگنالها در بازار داخلی در شرایطی خودنمایی میکند که قیمتهای جهانی به آرامی در مسیر افزایش قرار داشته و همچون دفعه قبل، رشد نرخها از برخی بازارسازیها در معاملات آتی سنگ آهن در بازار چین کلید خورده است. به عبارت ساده تر بازار هماکنون درخصوص دورنمای تقاضا وضعیتی دوگانه را در پیش گرفته که برخی شواهد از بهبود تقاضا و برخی دیگر از تضعیف بیشتر آن خبر میدهد هرچند که کاهش روزشمار نرخها، تردیدها را نسبت به آینده بازار تشدید میکند. اگر به لیستهای فروش
تولیدکنندگان و فروشندگان مختلف در بازار فولاد نگاه کنیم شاهد ثبات قیمت برخی از آنها هستیم ولی جو غالب بازار یعنی کاهش نرخها در نهایت باعث میشود تا فروشندگان مختلف با اعمال تخفیف تلاش کنند تا برای حفظ مشتری، قیمتهایی متعادل با سایر عرضهکنندگان را در پیش بگیرند. درخصوص بازار ورق یا تیرآهن هرچند که شاهد ثبات نسبی قیمتها هستیم ولی بهای ورق دیگر میل به صعود خود را از دست داده ولی بهای تیرآهن مخصوصا برای سایزهای پایین آن، با افزایش قیمتهای محدودی رو به رو است. این رشد قیمتها هرچند محدود اما میتواند این نوید را به بازار تزریق کند که در صورت مدیریت
عرضهها و حتی همین تقاضای موجودی، میتوان به بهبود نرخها دست یافت. باز هم در مورد بازار میلگرد باید به این نکته اشاره داشت که کاهش قیمت انواع نوردی به گونهای در بازار جدی بوده است که سایر تولیدات همچون محصولات میلگرد نیشابور ( فولاد خراسان) و میلگرد ذوبآهن اصفهان را نیز در بر گرفته یعنی این قبیل تولیدات نیز با کاهش قیمت رو به رو شدهاند. این رخداد یعنی تاثیر متقابل بازارهای مشابه بر یکدیگر را باید جدی گرفت؛ زیرا به صراحت از تاثیرگذاری و تاثیرپذیری بازارهای مشابه بر یکدیگر حکایت داشته و نشان میدهد که حتی مدیریت فروش واحدهای بزرگ نیز تاکنون چندان هم برای
مدیریت محصولات خود و کل بازار مصنوعات فولادی مختلف موفق نبودهاند که ضرورت اتخاذ تاکتیکی مشخص و افزایش همکاریها بین تولیدکنندگان بزرگ را خاطرنشان میکند. رخداد دیگری که در این روزهای بازار فولاد مشاهده میشود باید مدیریت اجباری در بازار فولاد دانست؛ یعنی با توجه به ضعف نقدینگی و مشکلات تولید، شرکتها بهصورت ناخواستهای اقدام به مدیریت تولید کردهاند؛ یعنی مجبور به کاهش حجم تولید خود شدهاند که این واقعیت نیز میتواند به بهبود قیمتها در آینده کمک کند. تمام موارد فوق رخدادهایی است که میتواند بر بازار فولاد تاثیرگذار باشد؛ ولی ادعای تغییر جهت
بازار هم در شرایط فعلی بسیار سنگین و غیرقابل پذیرش خواهد بود. از سوی دیگر تغییر جهت بازار جهانی فولاد در روزهای اخیر مطلبی نیست که بتوان به سادگی از کنار آن گذشت. در سالهای اخیر همیشه در زمان بارش بارانهای موسمی در چین شاهد کاهش قیمت فولاد بودهایم؛ ولی پس از طی یک دوره زمانی نسبتا کوتاه، شرایط تغییر کرده و برای بازسازی خرابیها مجددا شاهد افزایش بهای میلگرد و سایر مصنوعات فولادی بودهایم. این اتفاق هم اکنون نیز در حال خودنمایی است؛ زیرا افزایش آرام قیمتها در بازار آتی چین موید این مطلب است که میتوان به ادامه رشد قیمتها در بازار جهانی فولاد امیدوار
بود. با توجه به تمام این موارد چهره بازار فولاد چند ویژگی خاص دارد که میتواند واقعیتهایی را بیان کند؛ وجود تقاضا هرچند محدود، کاهش حجم تولید، کاهش موجودی انبارها و ترس از خرید در کنار ضعف نقدینگی در بازار. تقریبا تمامی این موارد تشابهات بسیاری با اوضاع بهمن ماه سال گذشته دارد. افزایش قیمتهای جهانی هرچند که هنوز هم کامل و جامع خودنمایی نکرده و همچنین کاهش نرخ سود بانکی مواردی است که بازار را مستعد تغییر کرده یعنی در صورت ورود نقدینگی جدید به بازار در کنار افزایش قیمتهای جهانی و پایین بودن محسوس موجودی انبارها، بازار مستعد بازارسازی خواهد بود و تنها به
تزریق پول نیاز دارد. از سوی دیگر برخی معاملات مشکوک در بازار فعلی که با حجمهای بالایی خریداری شده و مشخص نیست که با چه قیمتی مورد معامله قرار گرفته یا منابع مالی آن از کجا تامین میشود نیز به این ابهام دامن زده است؛ هرچند که ممکن است برخی بدبینیها به این موارد دامن زده باشد. در نهایت میتوان این گونه ادامه داد که بازار خالی از موجودی انبارها و فقیر از نقدینگی در کنار ضعف تولید و تقاضای مبهم، شرایط مبهمی را پدید آورده که زمینه را برای برخی بازارسازیهای گسترده فراهم میسازد. این موارد به هیچ عنوان نشاندهنده آغاز بازارسازیهای دست ساخته در بازار فولاد
نیست، بلکه این واقعیت را خاطرنشان میسازد که این بازار مستعد این قبیل بازارسازیها است و درصورت خودنمایی شواهدی از مهاجرت نقدینگی به بازار فولاد، شاید جهش اعجابآور قیمتها غیرمنتظره نباشد. خودنمایی فعالیت برخی از بانکها در بازار فولاد با حجم نقدینگی نامحدود، مهاجرت سرمایه از بورس یا حتی بازار ارز به بازار فولاد، افزایش تحرک در بازار مسکن و حتی افزایش مجدد و محسوس قیمتهای جهانی مواردی است که میتواند بهعنوان جرقهای برای آتش گرفتن بازار فولاد ایفای نقش کند. در نهایت باید به این نکته نیز اشاره کرد که هم اکنون اجناس وارداتی در بازار داخلی با
قیمتهایی پایینتر و طی دو ماه گذشته خریداری شده یعنی قیمت تمام شده پایینی خواهد داشت. بنابراین تا زمانی که این محمولهها در بازار ورق یا حتی شمش با حجم کمتر به پایان نرسد، نمیتوان انتظار جهش قیمتها را در بازار داخلی داشته باشیم.
ارسال نظر