تشییع پیکر هنرمندان یا مراسم مرگ سنتها؟!
بینظمی، رفتار نسنجیده ماموران ایجاد نظم، هجوم گروهی از مردم و رفتار آنها، نقاط تاریکی در نحوه برگزاری تشییع پیکر داود رشیدی بود. گویا همراه با رفتن این هنرمندان پیشکسوت، بخشی از فرهنگ سنتی و عرفی ایران هم در حال از بین رفتن است!
یادداشت / علی ظهوریراد:وضعیت برگزاری مراسم تشییع پیکر داود رشیدی اگر چه نسبت به مراسم همانند آن اندکی بهتر بود، اما در کل نشاندهنده این بود که گویا ما ایرانیان، رسم دلپذیر بدرقه عزیزانمان را خوب نمیدانیم یا فراموش کردهایم و کارناوال زشتی از خشم و بیاحترامی جای آن را گرفته است! برگزارکنندگان مراسم امروز تلاش کرده بودند با استفاده از موانع فلزی، مردم را کنترل کنند تا هنرمندان و اقوام داود رشیدی بتوانند در بخش کوچک و محصوری که در آن صندلی چیده شده بود، حضور پیدا کنند. اما هجوم مردم به سمت این محوطه برای شنیدن سخنرانیها، فضای اطراف را به شدت
شلوغ کرده بود، به طوری که تعدادی از هنرمندان در میان سیل جمعیت، گیر افتاده بودند. البته در اصل ماجرا، این هنرمندان و اقوام از در دیگری که برایشان در نظر گرفته شده بود، وارد مجموعه تالار وحدت میشدند تا به این جایگاه ویژه برسند، اما این حربه هم کارساز نشد تا مردم عادی با پیدا کردن این مسیر، به سمت ورود به محوطه تالار وحدت حرکت کنند و کار به جایی رسید که شدت ازدحام جمعیت، نزدیک بود کار را به درگیری مردم و نیروی انتظامی بکشاند!نکته جالب دیگر در این میان نحوه برخورد مسئولین انتظامات با
خبرنگاران و عکاسان است. متاسفانه گویا این اشخاص حتی یک بار، نحوه درست برخورد با اهالی رسانه را فرانگرفتهاند و هنوز فرق عکاس و خبرنگار با مردم شکارچی عکس و امضا را نمیدانند و به همین علت است که معمولا با برخوردشان، کاری میکنند که هر شخصی از کرده خود پشیمان میشود و به این میاندیشد که چرا باید برای خبررسانی و فعالیت در عرصه فرهنگ و هنر، این حجم توهین را بشنود و حق اعتراض هم نداشته باشد؟! تمام این وقایع، امروز در مراسم تشییع پیکر داود رشیدی رخ داد یا به عبارتی «یک بار دیگر تکرار شد!».
نگارنده که به سختی خود را در جایی مستقر کرد تا تنها با شنیدن صدای مراسم، گزارش آن را تهیه کند شاهد هل دادن، فحاشی، توهین و عبور و مرور سخت هنرمندان پیشکسوت از میان سیل مردم بود و به نظر میرسد گویا قرار نیست این وضع سامانی بگیرد. مهمتر از همه اما گروهی از مردم هستند که به نظر میرسد بدون کمترین توجهی به داوود رشیدی یا هر هنرمندی دیگری در این دست مراسم شرکت میکنند. گروهی که بسیاری از آنها از راههای دور میآیند، مسلح به یک تلفن همراه، به دنبال شکار عکس دونفره با بازیگرانند و به هنرمندان خسته، کهنسال و عزادار هم رحم نمیکنند و در اوج غم و اندوه آنان، خنده به
لب به دنبال شکار سلفی خود هستند. اشخاصی که گویا از یاد بردهاند فلسفه شرکت در مراسم تشییع پیکر یک هنرمند، دلگرمی دادن به بازماندگان است و این کار باید با آرامش و طمانینه انجام شود نه با بی حیایی و پرده دری. داود رشیدی از نسل هنرمندان اصیلی بود که با رفتنشان بخشی از فرهنگ هویت ایرانی هم به پایان رسید که نشانه این دوران را باید در رفتارهای تشییع کنندگان پیکرش دید!
ارسال نظر